ستار کيانی، از مبارزين پرسابقه نيم قرن اخير جامعه ماست. او از کادر های سازمان مجاهدين خلق ايران بوده است. ستار در زندان، از فکر مذهبي و سياسي مجاهدين جدا مي شود و «مارکسيست» مي گردد. در دي ماه سال 57، به همت مبارزات ضد استبدادي مردم، او از زندان آزاد مي شود. او به همراه تعدادي ديگر از کادر هاي آزاد شده از زندان، سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) را بنياد مي نهد. در ايجاد و هدايت اين سازمان او نقش موثری داشته است. بالاخره از اين سازمان بهمراه تعدادي ديگر از اعضاي راه کارگر جدا می شود و در بهار سال 1362 به سازمان ما می پيوندد. او در مبارزات خود در درون سازمان، وظايف و مسئوليت های مهمي را بر عهده مي گيرد و در امر هدايت نظری و سياسی تشکيلاتی سازمان، بسرعت جای خود را در ميان ديگر کادرهاي رهبری پيدا مي کند. رفيق ستار کيانی، که در سازمان ما با نام صمد شناخته شده بود، در جريان حملات وحشيانه به سازمان، در 29 مهر ماه 63 دستگير می شود. اين دستگيری، مطابق تاکتيکی که دستگاه سرکوب رژيم اسلامی داشت، از چشم سازمان پنهان می ماند. هدف اين پنهان سازی، نفوذ در تشکيلات سازمان بوده است. داستان اين دستگيری که با فرار او از زندان گره می خورد تحت عنوان «روايت يک فرار» به قلم رفيق سعيد نوشته شده است. البته هنوز تمامی جوانب اين دوره از مبارزه و مقاومت جانانه ستار کيانی و همچنين ابعاد توطئه ها و نقشه های پليد حکومت، روشن نشده است. ولی امر مسلم اين است که نقشه پليس سياسي جمهوری اسلامی برای نفوذ در سازمان ما، با برخورد های هوشيارانه و جسورانه ستار و ديگر کادرهای سازمان ناکام ماند. خطراتی که سازمان را تهديد می کرد، توسط او و با همکاری و تلاش ديگر کادرهای سازمان برای ما آشکار شد. ستار کيانی، تلاش خود را برای باز سازی سازمان تماما انجام داد و آن جا که لازم بود با خطر کردن، از آن بنحو درخشانی دفاع کرد.