اطلاعيه جمعی از فدائیان خلق ایران – داخل کشور به مناسبت اول ماه مه

سرکوب گسترده‌ی تشکل‌های صنفی و احزاب سیاسی، دستگیری فعالین کارگری و سیاسی، همگی از ناتوانی رژیم در حل این بحران حکایت می‌کند. مردم ایران بر این باورند که بحران حاکم راه حل اقتصادی ندارد بلکه راه حل آن سیاسی است و با حیات سیاسی رژیم گره خورده است.

در دفاع از سوسیالیسم(۸٢)
پیوند جنبش کارگری با دیگر جنبش¬های اجتماعی گامی بلند بسوی جهانی نوین
جمعی از فدائیان خلق ایران – داخل کشور

کارگران و زحمتکشان؛

     اول ماه مه ( یازده اردیبهشت)، روزجهانی کارگر را به شما کارگران و زحمتکشان و زنان و مردان آزادیخواه و عدالت طلب تبریک می‌گوییم. اول ماه مه، جشن جهانی و روز همبستگی بین‌المللی کارگران برای ساختن دنیایی بهتر و جهانی عاری از ستم طبقاتی و استثمار، شکنجه و زندان، تحقیر و گرسنگی، و روز مبارزه برای صلح و آزادی و عدالت اجتماعی است. اول ماه مه روز قدرت‌نمایی کارگران، روز تسخیر خیابانها و روز جدال مرگ و زندگی است تا «هیچ بودگان هرچیز گردند». اول ماه مه روز نکوداشت کارگران و مبارزانی است که در طول تاریخ برای احقاق حقوق طبقه‌ی کارگر مبارزه و جانشان را فدا نموده‌اند.

    امسال ١۳٧مین سالگرد اول ماه مه را در شرایطی برگزار می‌کنیم که جهان سرمایه‌داری همچنان در بحرانهای عمیق اقتصادی و سیاسی گرفتار است. دولت‌های سرمایه‌داری برای فائق آمدن براین بحرانها دست در جیب مردم شده و با اجرای سیاستهای نئولیبرالی و کاهش خدمات رفاهی، بهداشتی، آموزشی و عمرانی، با ابتدایی‌ترین خواست‌های کارگران سرسختانه مخالفت می-کنند در شرایطی که از بذل و بخشش سخاوتمندانه ثروتهای عمومی به سرمایه‌داران ابایی ندارند. برای غلبه بر رکود اقتصادی جنگ-های خانمانسوز را به بهای جان میلیونها انسان زحمتکش راه می‌اندازند. تخاصمات بین‌المللی، جنگها و قطب‌بندیهای جدید، یارکشی و صف‌بندی‌های سیاسی تازه راه می‌اندازند تا سهم بیشتری از تقسیم‌بندی مجدد جهان عایدشان شود. علیرغم ضعف جنبش کارگری و سوسیالیستی در چند دهه‌ی گذشته، شاهد مقاومت جهانی طبقه‌ی کارگر در فرانسه و انگلستان، هند و ایران، آلمان و اسپانیا، آمریکا و کانادا، پرو و برزیل و … هستیم. اعتصاب ده‌ها میلیونی کارگران هند و تظاهرات و اعتصابات گسترده و دامنه-دار در فرانسه و … تنها نمونه‌هایی از مقاومت کارگران و زحمتکشان در دفاع از حقوق و دستآوردهایشان و در برابر تعدی جهان سرمایه است.

کارگران و زحمتکشان؛

     حکومت جمهوری اسلامی یکی از عمیق‌ترین بحرانهای خود را تجربه می‌کند، بحرانی همه‌جانبه در عرصه‌های اقتصادی، سیاسی، امنیتی، فرهنگی، خلاقی و بین‌المللی. جمهوری اسلامی نیز بسان دیگر دول سرمایه‌داری بار اصلی بحران را بردوش کارگران و زحمتکشان انداخته و با اجرای برنامه‌های تعدیل ساختاری تحت نام مضحک “جراحی اقتصادی”، و خصوصی‌سازی گسترده اموال عمومی با نام مستعار “مولدسازی” ضمن غارت اموال عمومی، امنیت شغلی و وضعیت زندگی کارگران و زحمتکشان را به مخاطره افکنده است. آنها حمله به دست آوردهای مبارزاتی کارگران، اخراج و بیکارسازی دسته جمعی، یورش به دستمزدها و سطح معیشت توده‌های مردم را پیش گرفته‌اند که حاصلی جز گرانی و تورم، بیکاری و رکود، تشدید استثمار و فقیرتر شدن کارگران نداشته است. سرکوب گسترده‌ی تشکل‌های صنفی و احزاب سیاسی، دستگیری فعالین کارگری و سیاسی، همگی از ناتوانی رژیم در حل این بحران حکایت می‌کند. مردم ایران بر این باورند که بحران حاکم راه حل اقتصادی ندارد بلکه راه حل آن سیاسی است و با حیات سیاسی رژیم گره خورده است.

    کارگران ایران جشن اول ماه مه را امسال در شرایطی برگزار می‌کند که آمارهای رسمی حاکی از تورم  ۴۶ درصدی است، ضمن اینکه مواد غذایی و هزینه مسکن که بیشترین سهم را در سبد هزینه‌ی خانوارهای کارگری دارند با افزایش ٧٠ و ۶٠ درصدی مواجه بوده است. در چنین شرایطی که سبد هزینە‌های خانوار از ٢٠ میلیون تومان هم فراتر رفته، شورای عالی کار تنها با افزایش ٢٧ درصد به حقوق کارگاران موافقت نمود. ره آورد چنین رویکردی تشدید فشارهای اقتصادی به کارگران و اقشار پایینی است که با افزایش فشارهای اقتصادی از دیماه ۹۶ اعتراضات زحمتکشان و اعتصابات کارگری روندی صعودی یافته و در سال گذشته  شاهد هزاران اعتصاب کارگری در واحدهای اقتصادی بوده‌ایم. اعتصاباتی صنفی به سرعت سیاسی می‌شوند. این روند حکومت را به وحشت انداخته تا سرکوبها را تشدید نماید، ولی گریزی نیست، چرا که بحران موجود نه از طریق اقتصادی بلکه از طریق سیاسی و با گذر از جمهوری اسلامی حل خواهد شد. با این همه خواست افزایش حقوق متناسب با تورم و بالاتر از خط فقر، امنیت شغلی، آزادی حق برپائی تشکل‌های مستقل کارگری، و آزادی فعالین کارگری بازداشت شده و مدافعان کارگری، فوری‌ترین خواست جنبش کارگری و عامل اتحاد و گسترش اعتراضات و اعتصابات کارگری است.

    امسال در آستانه اول ماه مه و از اول اردیبهشت، کارگران و کارمندان شرکت‌های نفت، گاز و پتروشیمی در واحدهای مختلف اعتصاباتی با عنوان «کمپین ١۴٠٢» را آغاز کرده‌اند که هر روز تعداد بیشتری از کارگران شرکتهای پیمانکاری به آن می پیوندند. هزاران نفر از کارگران پروژه‌ای در بیش از هشتاد شرکت پیمانی فعال در حوزه نفت، گاز و پتروشیمی، مس، فولاد، معادن در استان‌های خوزستان، فارس، کهکلویه، بوشهر و کرمان به اعتصاب پیوسته‌اند. این اعتصابات ادامه‌دار، که هر روز دامنه و ابعاد گسترده‌تری پیدا می‌کند با پیوستن هرچه بیشتر بخش‌های مختلف کارگری به آن، قدرت کارگران را افزوده و امید برای پیروزی را در صفوف آنها افزایش می‌دهد. امری که حکومت اسلامی را به هراس انداخته است. کارگران پروژه‌ای شرکت نفت هوشمندانه با انتشار بیانیه ای تحت عنوان «با قدرت وارد اعتصاب شویم» خواستار لغو مصوبه شورایعالی کار در تعیین حداقل دستمزد برای سال ١۴٠٢، افزایش دستمزد مطابق با تورم و “پیشنهاد افزایش حقوق ۷۹ درصدی حقوق کارگران”، تصویب شرایط کاری بیست روز کار، ده روز استراحت در پروژه-های نفتی شده‌اند. کارگران اعتصابی به حق تأکید کرده‌اند که کف دستمزد در مناطق نفتی نباید از ۲۰ میلیون تومان کمتر باشد.

کارگران و زحمتکشان؛

     همزمان با رشد جنبش کارگری و افزایش اعتصابات کارگری، امسال در شرایطی به استقبال روز جهانی کارگر می‌رویم که ماههاست جنبش «زن، زندگی، آزادی» حیات سیاسی و اجتماعی کشورمان را تحت تأثیر قرارداده و حاکمیت را بطور جدی به چالش کشیده است، بگونه‌ای که پس از هفت ماه هنوز موفق به مهار آن نشده است. اضافه شدن این جنبش به دیگر اعتراضات اجتماعی چون دادخواهان فاجعه ملی ۶٧، جانباختگان اعتراضات دیماه ۹۶ ، آبان ۹۸ ، خانواده‌های دادخواه هواپیمای ساقط شده اکراینی و … عرصه را بر رژیم حاکم تنگ‌تر کرده است. بحران حاکم و تأثیر ضربات خرد کننده‌ی جنبش «زن، زندگی، آزادی» حکومت را در نامتعادل‌ترین وضعیتش قرارداده و فرصتی طلایی و نادر برای پیوند جنبش‌های مطالباتی طبقه کارگر، معلمان، پرستاران، بازنشستگان، رانندگان، بیکاران، دادخواهان، دانشجویان و زنان و ملیت‌های تحت ستم فراهم ساخته تا با اتحاد و اقدام مشترک نسبت به تغییر وضع موجود و عبور از جمهوری اسلامی اقدام کنند. در این میان انتشار منشور ١٢ مادەای ٢٠ نهاد مدنی و صنفی بعنوان سندی پایه برای گفتگو و اقدام مشترک، که با استقبال وسیع فعالین، سازمان‌ها و احزاب سیاسی چپ و کارگری روبرو شده است. نشانه بارزی از ارتقاء مبارزات صنفی کارگران به سطح مبارزات سیاسی است و در عین حال تلاشی از جانب طبقه‌ی کارگر و زحمتکشان جامعه برای رسیدن به جایگاه اجتماعی درخور می‌باشد. جنبش کارگری متحد و فراگیر با رهبری و خرد جمعی و دمکراتیک با سازماندهی جنبش اعتصابی گسترده می‌تواند محور اعتراضات و تحولات اجتماعی کشورمان در آینده باشد و نه تنها مانع انحراف و سرقت انقلاب مردم کشورمان خواهد بود، بلکه در تعمیق و رادیکال‌تر شدن آن سهم بسزایی ایفاء خواهد نمود. با ظهور رهبران کارگری از دل جنبش‌های چند سال اخیر امید تحقق این هدف هر روز پررنگ‌تر و واقعی‌تر می‌شود.

جمعی از فدائیان خلق ایران – داخل کشور

١١ اردریبهشت ١۴٠٢