پيام شوراي مرکزي سازمان فدائيان خلق ايران (اکثريت)به کنگره دهم سازمان اتحاد فدائيان خلق ايران

پيام شوراي مرکزي سازمان فدائيان خلق ايران (اکثريت)

به کنگره دهم سازمان اتحاد فدائيان خلق ايران

رفقاي گرامي!
شوراي مرکزي سازمان فدائيان خلق ايران (اکثريت)، برگزاري دهمين کنگره سازمان اتحاد فدائيان خلق ايران را تبريک مي گويد، و درودهاي صميمانه اعضاي سازمان را به شما و همه رفقاي فدائي تقديم مي کند.

رفقا!
پيشينه تاريخي مشترک، مبارزه مشترک ما در راه آزادي، پايان دادن به جمهوري اسلامي، استقرار دمکراسي در کشور، عدالت اجتماعي، سوسياليسم، ايجاد ايراني دمکراتيک و پيشرفته و فارغ از ستم و تبعيض، آرمان هاي انساني و اهداف بزرگي هستند که اعضاي دو سازمان را به يکديگر پيوند مي دهند. دو سازمان عليرغم برخي تفاوت نظرها و مسير مختلف طي شده، تحول مشابهي را پشت سرگذاشته اند که حاصل آن در نگرش، سياست ورزي و عمل سياسي آندو بازتاب دارد. در عرصه عمل و به هنگام تلاش براي تحقق اهداف مشترک، اعضاي دو سازمان در يک جبهه، در يک سنگر و در کنارهم قرار مي گيرند. آنان با هر برآمد مشترک، روند بالنده چپ دمکرات و سوسياليست را در صحنه سياسي جامعه به نمايش مي گذارند. چپ جستجوگري که راه سوسياليسم دمکراتيک را با بازنگري نقادانه نگرش ها و تاريخ طي شده خود مي پويد. چپي که در مبارزه عليه بيدادگري نظام طبقاتي ، سياست ورز است و مي کوشد نيروي کنشگر، سازنده سياست و تاثير گذار برسرنوشت کشور باشد.
ما آرزمنديم کنگره دهم شما تصميمات راهگشايي در جهت غلبه بر دشواري هاي پيش روي اين روند بگيرد و به سهم خود امکانات فدائيان را براي همراهي با نسل جوان و پوياي چپ، تحرک بخشيدن به همگرايي و وحدت چپ بيش از پيش غني تر سازد.

رفقا!
اقدام کنگره شما مبني بر ارزيابي اوضاع سياسي کشور، بررسي روند گفتگوي وحدت چپ و اتحادهاي سياسي عملي ارزنده و در ضمن تائيدي بر ضرورت اجتناب ناپذير وحدت چپ و عينيت نياز به تلفيق سازنده بين مبارزه براي آزادي، دمکراسي و عدالت اجتماعي و تقويت جبهه نيروهاي دمکرات در برابر نيروي استبداد در کشور است. دفاع از آزادي و دمکراسي بدون رويکرد عدالتخواهانه در عمل به انحراف جنبش از هدف خود منجر مي شود. بر بستر تحولات جاري در منطقه و با آرايش سياسي کنوني نيروها در ايران، احتمال بروز هر جنبش و تحولي، قابل تصور است اما به دور از واقعيت مي باشد که در غياب يک نيروي متحد و نيرومند چپ مدرن، دگرگوني اساسي در جهت بهسازي کشور و بهبود وضع زندگي مردم و تامين مطالبات کارگران و مزدبگيران کشور رخ دهد. اين فقط نيروي چپ مدرن است که مي تواند خواست آزادي و عدالت اجتماعي دو مطالبه تاريخي جنبش دمکراتيک مردم ايران را باهم تلفيق کند و نگذارد نئوليبرال ها با شعار آزادي و بنيادگرايان مذهبي با عوامفريبي عدالت خواهانه جنبش دمکراتيک مردم را در جهت تامين اهداف خود سمت دهند.
اين واقعيت دارد که چپ در ايران پراکنده است و نيروي آن پيوسته از سوي رژيم سرکوب شده است. جمهوري اسلامي با سرکوب خشن دگرانديشان به ويژه نيروهاي چپ مانع هرگونه روشنگري و سازمانگري يک جريان نيرومند چپ در جامعه مي باشد. با توجه به بحراني که رژيم در عرصه مناسبات جهاني و در داخل در عرصه سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي آفريده، جامعه براي برون رفت از اين بحران ها و شکاف هايي که فعال شده اند ،چشم به نيرويي دارد که نه تنها حکومت را نفي کند، بلکه براي عبور از اين بحران ها راه حل ارائه دهد، بگويد چگونه مي توان ثروت عظيم کشور را از انحصار گروه کوچکي از جامعه خارج کرد و وضعيتي به وجود آورد که همه شهروندان، صاحبان و سازندگان ثروت مادي و معنوي کشور، از زندگي در شان انسان برخوردار شوند. چپ متحد و نيرومند چنين نيرويي است. اما چپ متفرق در ميان ده ها و صدها حزب، سازمان، انجمن و فعال منفرد هر اندازه هم برنامه جامع ارائه دهد، از آنجا که متفرق است، نه سخنش به گوش کسي مي رسد و اگر معدود شنونده اي هم بيابد، به دليل ناشناخته بودن در مقياس جمعيت چند ده ميليوني ايران، نمي تواند نيروي کافي براي تاثيرگذاري واقعا موثر در سرنوشت کشور بسيج کند.

رفقا!
همگامي ما و شما در دعوت از احزاب و سازمان ها و فعالين چپ براي آغاز گفتگوي وحدت بر اين باور متکي است که پراکندگي و در حاشيه بودن، سرنوشت مقدر و درمان ناپذير چپ دمکرات ايران نيست. درمان اين درد مزمن مبارزه با هرنوع واگرايي و تقويت انديشه و گفتمان همگرايي در جنبش چپ است. اين گفتمان يک شبه پديدار نخواهد شد که بخواهيم اقداماتي را که تا به حال در راستاي نزديکي و ائتلاف انجام داده ايم ، متوقف کنيم و به انتظار بنشينيم. همگرايي با گام هاي کوچک، با وحدت اين و آن دو و يا چند سازمان چپ، با پيوستن اين و آن فعال چپ به روند تشکل يابي ها است که به گفتمان غالب جنبش چپ فراخواهد روئيد. نيروي چپ کشور به اعضاي سه و يا چهار سازمان و جمعيتي از فعالان منفرد محدود نيست که گفتگو و راه حل ها در جهت پوشش آن متمرکز شود. چپ در کشور ما داراي پايه اجتماعي است و متناسب با اين پايه اجتماعي نيروي فعال خود را بازتوليد مي کند که بايد متشکل شود و تلاش هماهنگي را در دفاع از منافع اردوي کار پيش ببرد. به اين اعتبار هر حزب، سازمان، انجمن و فعال منفردي که با ديگري بيشترين نزديکي را دارد بايد گام پيش بگذارد و کار ساختن تشکل بزرگ را آغاز کند.موکول کردن اقدام مشخص و ممکن در راستاي ايجاد تشکل بزرگ
چپ به تحقق وعده هاي بزرگ، تعليق به محال کردن وظيفه اي است که همه بر انجام بلادرنگ آن تاکيد داريم.
همگرايي چپ محدود به يک شکل نيست. نيروهاي چپ در چارچوب پروژه هاي مختلف و در اشکال ابتکاري مي توانند با هم کار مشترک انجام دهند و در عمل شکل همکاري را ارتقا دهند. هيچ يک از اشکال همکاري، نافي ديگري نيست. آنچه اهميت دارد تقويت فرآيند همگرايي، جلب اعتماد مردم به توانايي نيروي چپ براي قبول مسئوليت است.
ما براين باور هستيم که پاسخ به وظايف جنبش چپ، نه کار يک سازمان، بلکه مسئوليت مشترک همه احزاب، سازمان ها، انجمن ها، فعالان و روشنفکران چپ است و هر اقدام مشترک آنها را در هر شکلي، گامي ارزنده در راه بسترسازي براي تدارک تشکل بزرگ و نيرومند چپ تلقي مي کنيم.

رفقاي گرامي!
ما براى دهمين کنگره شما در تدوين برنامه عملى براى حضور بيش از پيش فدائيان در صحنه مبارزه سياسى جاري در کشور، تقويت مناسبات با احزاب و سازمان ها و به سرانجام رساندن پروژه وحدت که به همت مشارکت جمعي تا به حال پيگيري کرده ايم، بار ديگر صميمانه آرزوى موفقيت مى کنيم.

با گرم ترين درود هاى رفيقانه
شوراي مرکزي سازمان فدائيان خلق ايران (اکثريت)
سه‌شنبه ٣ مرداد ۱٣۹۱ – ۲۴ ژوئيه ۲۰۱۲