ماجراجويي اتمي رژيم، تصورات«تعامل» ، تهديد و تقابل

جمهوري اسلامي روز چهارشنبه 18 خرداد سال جاري اعلام کرد، با راه‌اندازه رسمي سايت اتمي «فردو» تا پيش از پايان سال جاري ميلادي ظرفيت غني‌سازي اورانيوم تا سطح 20 درصد را به ميزان سه برابر توليد کنوني افزايش خواهد داد.
صالحي وزير امور خارجه رژيم در حاشيه اجلاس وزيران محيط زيست کشورهاي عضو اکو گفت، انتقال غني‌سازي تا 20 درصد از نطنز به فردو با اطلاع آژانس صورت گرفته و سه برابر شدن ميزان غني سازي 20 درصد را «خطرناک» ندانست. وي افزود موضوع «غني سازي بيش از 20 درصد در ايران صحت ندارد»
فريدون عباسي دواني رئيس سازمان انرژي اتمي ايران تأکيد کرد اين اقدامات «تحت نظارت آژانس» صورت خواهد گرفت.
بلافاصله پس از انتشار خبر فوق، آمريکا اقدامات ايران را «تحريک آميز» خواند. باراک اوباما و آنجلا مرکل در يک کنفرانس خبري مشترک در واشنگتن رفتار ايران را «تهديد آميز» خوانده و ايران را تهديد کردند که در صورت ادامه «ناديده گرفتن قطعنامه‌هاي شوراي امنيت سازمان ملل، با تحريم‌هاي شديدتري مواجه خواهد شد.»
کشورهاي عضواتحاديه اروپا نيزبا صدوربيانيه‌اي اقدام ايران را«شدت بخشيدن به نقض قطعنامه‌هاي شوراي امنيت سازمان ملل» تلقي کردند.
سخنگوي شوراي امنيت سازمان ملل اعلام کرد که «اقدامات تحريک آميزي از اين دست از سوي ايران، به هيچوجه در راستاي اعتماد سازي با جامعه جهاني نيست و به اين روند آسيب جدي وارد خواهد کرد.»
20 روز پس از شکست مذاکرات استانبول در ژانويه سال جاري ميلادي، در 24 بهمن ماه 1389 خانم اشتون مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا طي نامه‌اي به جليلي دبير شوراي عالي امنيت ملي جمهوري اسلامي، خواستار ادامه مذاکرات گرديد. وي در اين نامه بر مفاد و مضمون بيانيه پاياني اجلاس استانبول تأکيد و بر ضرورت انجام مبادله سوخت به عنوان گام اول اعتمادسازي از سوي ايران تصريح کرد. البته مفاد اين نامه علني نگرديد.
در 20 ارديبهشت 1390 (10 ماه مه 2011) ، پاسخ نامه اشتون با سه ماه تأخير در بروکسل تحويل وي گرديد. يک روز پس از وصول نامه جمهوري اسلامي، کاترين اشتون اعلام کرد، وي اين نامه را «آغاز کننده يک دور مذاکره جديد» نمي‌داند.
آخرين گزارش يوکيو آمانو، در 4 خرداد سال جاري (24 ماه مه) انتشار يافت. تمرکز گزارش مديرکل آژانس بين‌المللي انرژي اتمي بر حوزه‌هايي است که ايران به طور کامل تعهدات خود را اجرا نکرده است.
مدير کل آژانس اين گزارش را علاوه بر شوراي حکام آژانس همزمان به شوراي امنيت سازمان ملل نيز ارائه کرده است. شوراي امنيت قبلاً بر اينکه اقدامات مورد درخواست شوراي حکام در قطعنامه‌هاي شوراي امنيت در خصوص ايران الزام‌آور و بر اساس فصل هفتم منشور سازمان ملل تصويب شده‌اند تصريح داشته است.
گزارش مدير کل آژانس، ايجاد اعتماد بين‌المللي نسبت به ماهيت صرفاً صلح‌آميز برنامه هسته‌اي جمهوري اسلامي را مستلزم اجراي کامل تعهدات مذکور مي‌داند.
گزارش آمانو، در موارد «فعاليت‌هاي مرتبط با غني‌سازي»، «کارخانه غني‌سازي سوخت فردو»، «ديگر فعاليت‌هاي مرتبط با غني‌سازي»، «فعاليت‌هاي بازفرآوري»، «پروژه‌هاي مرتبط با آب سنگين»، «فرآوري اورانيوم و ساخت سوخت»، «اجراي کد اصلاح شده 1/3» و «ابعاد نظامي احتمالي»، به تأکيد، موجبات نگراني از وجود ابعاد نظامي احتمالي در برنامه هسته‌اي ايران را يادآور مي‌گردد. و به صراحت عدم «اطمينان موثق» نسبت به فعاليت‌هاي اتمي ايران، به ويژه عدم همکاري ايران و از جمله عدم اجراي پروتکل الحاقي را بيان مي‌کند.
دبير کل آژانس طي نامه‌اي به فريدون عباسي معاون رئيس جمهور و رئيس سازمان انرژي اتمي جمهوري اسلامي، ضمن ابراز نگراني در مورد وجود ابعاد نظامي احتمالي، بر اهميت «روشني افکني» از سوي ايران، تأکيد و خواستار بازرسي آژانس از طريق بازرسي‌هاي ديداري و سرزده شده است. آمانو به صراحت مي افزايد «فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران منحرف شده و بيشتر در حوزه‌ نظامي متمرکز است». علاوه بر اين آژانس مدعي است، بر اساس مطالعه مداوم اطلاعاتي که از بسياري از کشورهاي عضو و نيز از طريق تلاش‌هاي خود به دست آورده است، هنوز در مورد وجود «احتمالي فعاليت‌هاي آشکار نشده مرتبط با امور هسته‌اي از جمله فعاليت‌هاي مرتبط با توسعه کلاهک‌هاي هسته‌اي براي نوعي موشک، نگران است.»
پس از انتشار گزارش آمانو، خانم اشتون در 24 خرداد ماه جاري (14 ژوئن 2011) در مصاحبه‌اي مطبوعاتي به صراحت تأکيد کرد «علائمي که برنامه هسته‌اي ايران دارد، نشان مي‌دهد که آنها به سمت برنامه‌ هسته‌اي نظامي پيش مي‌روند.» او تصريح مي‌کنند «آنها هم اکنون 3400 کيلوگرم اورانيوم غني شده با غلظت پايين دارند. اگر نخواهند از آنها براي اين منظور استفاده کنند، استفاده ديگري نمي‌تواند داشته باشد.»
اشتون هم به مانند آمانوبراين مسئله که ايران بايد اجازه دهد بازرسان آژانس بين‌المللي انرژي اتمي به صورت ديداري وسرزده به ايران بروند و کارخود را به درستي انجام دهند تأکيد دارد.اشتون همچنين بر اين موضوع که رويکرد فشار و تحريم در قبال ايران دنبال مي شود، تصريح کرده و مي‌افزايد «هدف از اين تحريم‌ها اين است که رژيم ايران متوجه شود که جامعه بين‌المللي بر اين باور است که آنها مسئول هستند و در عين حال اين فشارها را با گفت و گو ارتباط دهيم. گفت و گوهايي که اميدواريم مسئله را به شکلي مناسب حل کند.»
در مذاکرات استانبول از سوي کشورهاي 1+5 و آژانس ،هدف اصلي «پي‌گيري برطرف شدن نگراني جامعه بين‌المللي در مورد برنامه هسته‌اي ايران بر اساس قطعنامه‌هاي قبلي شوراي امنيت سازمان ملل و شوراي حکام آژانس» اعلام گرديد .بر اين اساس از سوي آنان نسخه جديدي در خصوص «تدارکات تبادل سوخت» به عنوان گام اول براي اعتماد سازي به ايران ارائه شد.
ايران نيز با تأکيد بر آن که شرط «تعامل»،آغاز مذاکرات درباره «نقاط مشترک» است، گفت و گوها، تنها «در چارچوب همکاري» مي‌تواندپيشرفت داشته باشد.خواستار آن بود که «غني سازي در ايران را بپذيريد» و« تحريم‌ها را به حالت تعليق در آوريد.».از « نقش سازنده جمهوري اسلامي در حل وفصل مسائل منطقه اي وبين المللي استفاده شود.». غرب وبه ويژه امريکا ايران را در«مسائل و معضلات منطقه»،«در ترانزيت مواد مخدر»،«مساله تروريسم » و در اختيار گذاشتن «نيروي کارمتخصص و ارزان» بعنوان شريک و همکارخود در دادوستد بداند .از اين رو جمهوري اسلامي مدعي بود که، مبادله و يا هر موضوع ديگري، از ديد ايران فقط در صورتي که در قالب يک نقطه مشترک مطرح باشد، مي‌تواند در دستور کار مذاکرات قرار بگيرد. بر اين اساس، جليلي مدعي بود که « در شرايط حاضر ديگر «تبادل» به عنوان يک نياز براي کشورما مطرح نيست، چرا که توليد سوخت 20 درصد از بهمن 1388 آغاز شده و کارخانه تبديل سوخت به ميله‌هاي سوخت درشهريور90 دراصفهان به بهره‌برداري مي‌رسد.بنابراين سوخت مورد نياز راکتور تهران بر مبناي توليد داخل قابل استحصال است.»
در روزهاي پيش از آغاز مذاکرات استانبول، وزير امور خارجه آمريکا در منامه گفته بود «ايران مي‌تواند به غني سازي در خاک خود ادامه دهد. منتها بايد ابتدا اعتماد جامعه جهاني را مبني بر اينکه غني سازي منجر به توليد سلاح هسته‌اي نخواهد شد، را جلب کند.» از اين رو در نسخه پيشنهادي جديد کشورهاي 1+5 تأکيد شده که «پذيرش غني سازي مستلزم فرآيندي است که ابتداي آن پذيرش مبادله سوخت از سوي ايران است.»
اگرچه غني سازي 20 درصد و افزايش ميزان توليد آن مسئله تازه‌اي نيست و اين موضوع پيشتر در سفر احمدي نژاد به نيويورک اعلام شده بود.اما در حالي که پس از شکست مذاکرات استانبول تا هم اکنون، مواضع عمده طرفين در مناسبات ميان جمهوري اسلامي و آژانس و کشورهاي 1+5 بر سر برنامه هسته‌اي ايران هيچ تغييري نکرده،اما در طي چند هفته گذشته بر شدت و حدت مناقشه ميان جمهوري اسلامي و آژانس و کشورهاي 1+5 به شدت افزوده شده است.
در ميان عوامل مؤثر بر تشديد اين منازعات به نظر مي رسد که دو موضوع حائز اهميت بيشتري است.
يکم: جمهوري اسلامي چنين مي‌نماياند که با توجه به خيزش‌هاي انقلابي و تغيير و تحولات در کشورهاي منطقه از بحرين، يمن، سوريه تا کشورهاي شمال افريقا بر«توانايي‌هاي ايران» افزوده شده و زمينه «تعامل» با غرب و به ويژه آمريکاگسترش يافته است.
جمهوري اسلامي با استفاده از شکرد هاي تبليغاتي ومخدوش نمودن داده ها ودرهم آميختن مطالب مربوط ونا مربوط فراوان،چنين القاء مي‌کند که از نظر آمريکا ديگر «برنامه هسته‌اي ايران»، خطرناک نيست. حالا براي غرب و آمريکا «خيابانهاي خاورميانه» خطر هستند. از آنجا که جمهوري اسلامي مي‌کوشد ماهيت اين خيزيش‌ها را «اسلامي» جلوه دهد و براي خود نقش و «جايگاهي مؤثر» در آن بنماياند. بنابراين القا و تصور مي کند که نقش جمهوري اسلامي وموقعيت اش در چانه زني با غرب تقويت مي‌گردد. از اين رو غرب بايد شروط «تعامل» با رژيم را بپذيرد.در مقابل ايران نيزمتعهد مي شود که«ژئوپوليتيک خاورميانه را تغيير نمي دهد.»
دوم: جمهوري اسلامي تمام تمهيدات و توانايي خود را به کار گرفته تا اين رژيم را «بزرگترين قدرت منطقه» نشان دهد. بگويد «جمهوري اسلامي، بزرگترين قدرت موشکي خاورميانه و يکي از معدود قدرت‌هاي موشکي جهان است.». بگويد« توان شليک انبوه موشک هاي بالستيک» دارد.کانال‌هاي تلويزيوني جمهوري اسلامي طي دوهفته گذشته ازسيلوهاي مختلف موشک رونمايي مي‌کنند،تا« توانايي موشکي»اين رژيم را به رخ مردم بکشند. از اين رو رزمايش موشکي سپاه، رزمايش ولايت 90، رزمايش موشکي پيامبر-6، عمليات موشک‌هاي ليزري و راداري،به فضا فرستادن ماهواره « سفير با قدرت تفکيک 150 متر » از جمله عملياتي است که براي تهديد و تقابل بارقبا و «قدرتمند» نشان دادن جمهوري اسلامي و گسترش ماجراجويي‌هاي رژيم اجرا شده‌اند. امابه رغم همه تنش ها ومشکلات و مسائل تازه اي که براي غرب در منطقه خاور ميانه وشمال افريقا پيش آمده است،خطر يا احتمال گزينه نظامي عليه ايران کاهش نيافته است.خطرجنگ بمعناي حمله به ايران بايگاني نشده است.
پس ازفاجعه «فوکوشيما» ودرحالي که درتمام کشورها با آگاهي ازخطرات بيشماراين مساله کوشش هائي براي تعطيل و يا محدود کردن استفاد از نيروگاه هاي اتمي و حفظ محيط زيشت صورت مي گيرد.جمهوري اسلامي نسبت به همه خطراتي که جامعه و مردم ايران را تهديد مي کندبي اعتناست.
در شرايطي که تحريم‌هاي بين المللي بيش از پيش تأثيرات گاه جبران ناپذير وعواقب زيانبار برتمامي عرصه هاي مختلف زندگي توده‌ها و اوضاع بحراني اقتصاد ايران برجاي مي‌گذارند، در حالي که هم اکنون اين تحريم‌ها از جمله تحريم هاي اخير برخي خطوط هوايي و همچنين خطوط کشتيراني شدت مي‌يابند. درشرايطي که گزارشات آمانو و اشتون خود زمينه‌ساز تحريم‌هاي بيشتر و محدوديت‌هاي گسترده‌تر ديگري براي مردم، کارگران و زحمتکشان ايران خواهد شد.جمهوري اسلامي با بي اعتنائي به سرنوشت مردم وانکار نتايج مخرب و مخاطره اي که آنان را تهديد مي کند. همه تمهيد و تهديد خود را به کارگرفته تا بگويد ايران وارد « منطقه بدون بازگشت » شده و عضو «کلوب اتمي» گرديده است.
سياست‌هاي ماجراجويانه جمهوري اسلامي براي آن که طرف مقابل را به «تعامل» با اين رژيم بکشاند، پيشاپيش شکست خورده ودرمقابل، هزينه وخسارات فراواني را نصيب مردم ايران نموده و خواهد نمود. براي مبارزه با برنامه‌هاي ماجراجويانه اتمي رژيم، ضرورت سازماندهي مقاومتي توده‌اي غيرقابل اجتناب است.
براي سازماندهي چنين مقاومت و مبارزه‌ متشکل و سراسري ، متحدانه بکوشيم.
تيرماه 1390