ويژگي ها و چشم انداز انتخابات مجلس نهم

محمد اعظمي

سازمان فدائبان خلق ايران(اکثريت)، به مناسبت 19 بهمن، مراسم بزرگداشتي براي سالروز جبش فدائيان خلق در برلين برگذار نمود. در ميز گرد سياسي اين مراسم، ف تابان، بهروز خلبق و من شرکت کرده بوديم. مطلب حاضر بخشي از سخنان من در ارتباط با انتخابات است که در پاسخ به پرسش گرداننده جلسه، بيژن اقدسي، در اين مراسم، پيرامون ويژگي هاي انتخابات مجلس نهم و چشم انداز آن، بيان گرديد.
ويژگي هاي انتخابات مجلس نهم؟
نخستين ويژگي، بسته تر شدن فضاي انتخابات در قياس با دوره هاي پيشين است. تاکنون جمهوري اسلامي در جريان برگزاري انتخابات، دامنه فشار و سرکوب را کاهش مي داده است. در نتيجه کانديداها، نسبت به قبل، امکان سخن گفتن و طرح برخي انتقادات را پيدا مي نمودند. مطبوعات نيز فرصت انتشار مسائلي، که تا پيش از آن وجود نداشت، بدست مي آوردند. در مجموع در دوره انتخابات برخي مسائل “ممنوعه”، بيشتر منعکس شده، و فضا تا حدي باز مي شد. در اين انتخابات برخلاف گذشته، از همان ابتدا فضا امنيتي شده و ارعاب و تهديد مردم در دستور قرار گرفته است. تا بدان اندازه که بر اساس گفته مقامات قضائي کسي حق اظهار نظر آزاد در باره انتخابات را نداشته و تبليغ تحريم، جرم اعلام شده است. بسته شدن فضاي انتخابات و امنيتي شدن آن در اين ابعاد، تا کنون در جمهوري اسلامي سابقه نداشته است.
دومين ويژگي، وسعت نيروئي است که دست به تحريم انتخابات زده است. براي اولين بار است که افزون بر اپوزيسيون اين نظام، نيروهاي منتقد نيز به مخالفت با اين انتخابات رسيده اند. تا کنون حداکثر اپوزيسيون نظام، سياست مشترکي در رابطه با نفي انتخابات اتخاذ مي کرده است. اما در اين دوره، سياست هاي رژيم، صفوف اپوزيسيون نظام و منتقدان آن را چنان فشرده نموده است که تحريم اين نمايش به نظر مشترک همه آنان تبديل شده است.
سومين ويژگي اين دوره، وصعيت استثنائي است که حکومتيان در آن گرفتار شده اند. رابطه حکومت با مردم و با عموم کشورهاي جهان و حتي در ميان جناحهاي آن، هيچگاه چنين تبره و تار نبوده است. اکنون رابطه حکومت با مردم بيش از هر دوره اي تخريب شده است. مشکلات اقتصادي، بيکاري، رشد فساد و دزدي در ميان حاکمان، دامنه نارضايتي مردم از حکومت را بي سابقه نموده و تقلب و دستکاري در نتيجه انتخابات، به ويژه در سال 1388، بر دامنه بي اعتمادي مردم افزوده است. رابطه حاکمان با خودشان نيز، عميقا بحراني و دشمنانه است. ابتدا اصلاح طلبان، از رقابت کنار گذاشته شده، فعاليت آنها ممنوع گشته و بسياري از کادرهاي موثرشان، سرکوب و به زندان انداخته شدند. سپس رقابت و درگيري به ميدان اصولگرايان کشيده شد. جريان احمدي نژاد که “نزديکترين نيرو به خامنه اي بود” و به خاطرش تقلب بزرگ را سازمان داد، انحرافي اعلام گرديد. بخشي از اصولگرايان افراطي، جبهه پايداري انقلاب اسلامي را ايجاد کرده اند که با بخش مياني و سنتي آن، اختلاف جدي دارند. اصولگرايان که قرار بود بنا به درخواست خامنه اي با يک ليست واحد وارد انتخابات مجلس نهم شوند، تا کنون هشت ليست ارائه کرده و به رقابت با هم و توطئه عليه هم مشغولند. رابطه حکومت با کشورهاي جهان هم نيازي به توضيح ندارد. هيچگاه در اين حد و به اين وسعت خصمانه نبوده است. جهان غرب بخصوص آمريکا براي عقب نشاندن رژيم، وارد تحريم هاي اقتصادي، مالي، نفتي و جنگ اقتصادي با اين حکومت شده است. اين تحريم ها، گراني و بيکاري و تعطيلي موسسات توليدي و پائين آمدن ارزش بيسابقه ريال را در پي داشته است. در کنار اين جنگ اقتصادي و تهديدات نظامي، اقدامات تروريستي عليه نيروهاي يکديگر هم شدت گرفته است. به نظر مي رسد اين اقدامات خرابکارانه و تروريستي به يک سياست براي اعمال فشار بدل شود.
انتحابات چه چشم اندازي دارد؟
در چنين شرايطي دستگاه ولايت مي خواهد گوش بفرمان ترين نيروها را از طريق راي مردم واردمجلس کند. از اينرو نيازمند مشارکت حداکثري مردم است. هدف از چنين مشارکتي اين است که در مناسبات جهاني وانمود کند هنوز مشروعيت مردمي دارد و به پشتوانه آن مي تواند در برابر جنگ اقتصادي مقاومت کند. در ازتباط با جناح هاي حاکم، مي خواهد به اصلاح طلبان، که رقيب آنها طي ساليان بوده اند، بگويند که جايگاهي در ميان مردم ندارند. در ارتباط با خودشان نيز هدف اين است که نيرويشان روحيه بگيرد و مانع ريزش بيشتر آنها شود. اما لازمه مشارکت مردم حداقل باز شدن فضاي سياسي و امکان رقابت نيروهاست. اين هم امکانپذير نيست. چون حکومت از باز شدن فضا مي ترسد. حکومت خود نيز مي داند که با رويگرداني مردم از صندوق ها روبروست. به همين دليل به ناچار بايد رقم سازي و صحنه آرائي کند. اما اين مساله هم مشکلات خود را دارد و به آساني ميسر نيست. دو مشکل براي اين رقم سازي وجود دارد. نخست اينکه مردم به اين حکومت اعتماد ندارند و آنقدر پرونده اين رژيم به تقلب و دروغ آلوده است که مردم حتي به ارقام درست حکومت هم شک مي کنند، چه رسد به ارقام جعلي و ساختگي آن. پس در اين زمينه حکومت نمي تواند به هدف خود دست يابد. مشکل دوم نيروي مقابل آنها يعني جريان احمدي نژاد است، که هدف، از صحنه خارج نمودن آنهاست. اين جريان نيز به نظر نمي رسد بدون مقاومت تسليم شود و بعيد نيست اختلافات آنها به درگيري و آشوب هم کشيده شود.
درگيري جناح ها و برآمد جنبش ممکن است؟
پاسخ من به اين پرسش هم منفي و هم با قيد احتياط، آري است. پاسخ منفي است چون معمولا ما در انتخابات رياست جمهوري که خصلت ملي و سياسي آن برجسته است، با پديده برآمد جنبش، در مواردي، مواجه شده ايم. در اين سه دهه، دو بار، در دوم خرداد و 22 خرداد، در جريان انتخابات رياست جمهوري، برآمد جنبش را شاهد بوده ايم. اما در انتخابات مجلس، خصوصا در مناطق کوچک و محلات، به اندازه زيادي، اين خصلت قومي و فاميلي و محلي است که در ميزان مشارکت يا عدم مشارکت و در برانگيختگي مردم نقش ايفا مي کند. تا کنون در جريان انتخابات مجلس، هيچگاه شاهد برآمد جبشي وسيع نبوده ايم.
اما امکان ايجاد يک وضعيت فوق العاده و غير قابل پيش بيني نيز محتمل است. علل بروز چنين وضعيتي را بايد قبل از هر چيز در درون حکومت جستجو نمود.
در اين انتخابات، دو نيروي اصلي رقيب که در برابر هم صف آرائي کرده اند، دو ويژگي دارند: حق پندار و خشونت رفتار اند. روحانيون و جريانات سنتي حامي آنها، فکر مي کنند صاحب اين انقلاب اند و در آن نقش منحصر به فردي داشته اند و حالا طبيعي است که خود را صاحب آن بدانند و از نتيجه اش بهره مند شوند. جريان احمدي نژاد که در بدنه نيروهاي سپاهي و انتظامي و امنيتي نفوذ دارند و بيشتر بعد از انقلاب برآمد داشته اند، فکر مي کنند که اينها در جريان جنگ و در اين بحران ها، در خط مقدم جبهه بوده و جمهوري اسلامي را حفظ کرده اند. از اينرو حکومت و مزاياي آن را حق خود مي دانند. هر دو اين جريانات به خشونت باور داشته و آن را شيوه اي موثر و رهگشا براي مقابله با بحران ها مي دانند. چنين باوري است که نمي گذارد آنها به آساني و بدون تنش تسليم شده، از مجموعه امتيازات و رانت هاي قدرت بگذرند، و از قدرت کنار روند.
از سوي ديگر به دليل عدم مشارکت وسيع مردم، فقط بخشي از مردم در انتخابات شرکت خواهند کرد. در ميان اين بخش يعني شرکت کنندگان در انتخابات، احمدي نژاد اگر مقبوليت بيشتري نداشته باشد، جايگاه کمتري از رقيب ندارد. و اگر دخالت و دستکاري در آراي شرکت کنندگان صورت نگيرد، جريان احمدي نژاد با اقتصاد صدقه اي به برکت بخشي از پول باده آورده نفت، که بين لايه هائي از مردم پخش کرده است، احتمالا راي بيشتري مي تواند بدست آورد.
افزون بر اين، برگزار کننده انتخابات دولت احمدي نژاد است. اين دولت طي چند ساله اخير، نيروهايش را در سيستم بوروکراتيک و استانداري ها و فرمانداري ها کاشته است. دستکاري در آراء بدون همکاري آنها بسيار دشوار است. قدرت اين جريان در حدي است که در مواردي، حتي علنا در برابر خامنه اي ايستادگي کرده است. به نظر مي رسد اگر توافقي صورت نگيرد و رضايت آنها جلب نشود و سهم آنها ناديده گرفته شود، امکان درگير شدنشان منتفي نيست. کافي است در چندين حوزه مقابله شود تا اين حوزه ها باطل اعلام شوند و درگيري به جامعه کشيده شود. ارزيابي برخي حکومتيان نيز در همين راستاست. سالار آبنوش فرمانده سپاه استان قزوين در 14 اسفند 89 در باره انتخابات چنين مي گويد: «اگر نتيجه انتخابات مجلس نتيجه‌اي نباشد که در راستاي ارزش‌هاي ما باشد سال ۹۱ (سال پس از انتخابات مجلس) سالي بسيار خطرناک و حتي خونين است… زيرا (ناگزيريم) با هم» بجنگيم. در اين زمينه خامنه اي هم نگران است. او در نماز جمعه عيد فطر گفت: «انتخابات هميشه در کشور ما تا حدودي يک حادثه‌ي چالش‌برانگيز است……مراقب باشيد اين چالش به امنيت کشور صدمه نزند».
هر چند پيشگوئي در رابطه با مسائل اجتماعي چندان جايز نيست اما با احتساب برخي عوامل مي توان نسبت به وقوع حوادث آمادگي کسب نمود. از اينرو لازم است توجه داشته باشيم که در چنين وضعيتي، امکان بروز حرکات تند و ناگهاني منتفي نيست. در جوامع استبدادي به دليل سرکوب تشکل هاي سياسي و نهادهاي مدني، حرکات قانونمند نيست و معمولا واکنش ها، ناگهاني بروز پيدا مي کنند. در ايران ويژگي ديگري که جامعه را آبستن اين حرکات مي کند وضعيت روحي و روانشناسي مردم است. امروز ياس و نااميدي بر مردم چيره نشده است. در حالي که سرکوب بيداد مي کند، همزمان بخش قابل توجهي از مردم و روشنفکران با جسارت عليه اين بيدادگريها به شکل علني، لب به اعتراض مي گشايند. هميشه در دوره هائي که استبداد بيداد مي کند و روحيه مردم دستخوش ياس و نااميدي نشده است، هر بهانه اي ممکن است به يک حرکت قيام گونه تبديل شود. از اينرو فکر مي کنم در جريان اين انتخابات نبايد چشم بر حوادث غير قابل پيش بيني بسته بماند. اما توجه بايد داشت که الزاما برآمد جنبش مردم مشابه حرکات پيشين نخواهد بود. نيروئي که خود را براي بروز اين حوادث آماده نکند، به ناگزيز يا به دنباله روي از حوادث کشيده مي شود و يا راه مقابله با آن را پيشه مي کند و يا به نظاره گري منفعل بدل مي شود.
18/2/2012