انتخابات نمایشی : مصاحبه با سیروان هدایت وزیری / عضو کمیته مرکزی سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران

پیرامون انتخابات ریاست جمهوری خرداد ماه 1400، مصاحبه ای نوشتاری با رفیق سیروان هدایت وزیری صورت گرفته است که در زیر ملاحظه می نمائید.

سوالات مصاحبه عبارت از:

1- با توجه به اوضاع داخلی و خارجی ، این انتخابات حکومتی در چه شرایطی برگزار می شود ؟

2 چرا باید این  انتخابات را تحریم کرد ؟

3 چه کارهایی را برای تحریم هر چه گسترده تر این انتخابات حکومتی بایستی انجام داد؟

سیروان هدایت وزیری _ خیلی ممنون از اینکه این فرصت را به من دادید که به سولات شما پاسخ دهم .

قبل از پاسخ به سوال اول تان ، به سهم خود به جانباختگان راه آزادی و بویژه جانباختگان  سال های اخیر ، که در مقابل رژیم جمهوری اسلامی ایستاده گی کرده و مقاومت نمودند ، درود می فرستم .

در باره سوال اول تان ، که سوال بجایی است ، اینکه ” با توجه به اوضاع داخلی و خارجی ، این انتخابات حکومتی در چه شرایطی برگزار می شود ؟

همچنانکه می دانید ، ” انتخابات ” ریاست جمهوری در ایران در آینده نزدیک برگزار می شود . این انتخابات در شرایطی برگزار می گردد ، که وضعیت سیاسی جامعه ایران چه از نگاه حکومت گران و چه از نگاه جنبش های اجتماعی و توده های مردم ، بسیار حساس شده است . موقعیت سیاسی این انتخابات ، حتی شخص خامنه ایی را وادار ساخت که بگوید ” اگر به پای صندوق های رای نروید ، مشروعیت نظام از بین می رود و سازمان ملل متحد این کار را انجام خواهد داد ” . این سخنان خامنه ایی نشان بر این هست که تعداد شرکت کنندگان در صندوق های رای به کمترین حد خود از زمان بقدرت رسیدن رژیم جمهوری اسلامی در این مدت 42 می رسد . حتی وضعیت رژیم آنچنان وخیم و بحرانی هست که ، ” خودی ” های رژیم نیز رغبت آنچنانی برای رفتن به پای صندوق های رای ندارند . و بویژه بخش بزرگی از  ” اصلاح طلبان حکومتی ” از هم اینک و بطور آشکار اعلام کردند که ” رای نخواهند داد ” .

و اما چه شرایطی پیش آمده که از هم اکنون پیش بینی می شود که تعداد شرکت کنندگان در صندوق های رای به کمترین حد خود خواهد رسید .

اول اینکه ، قصد و مکانیزم یکدست کردن قدرت اجرایی حکومتی به نفع جناح سپاه و اصول گرایان باعث شده که اصلاح طلبان حکومتی در همه جا اعلام کنند ، که رای نخواهند داد و روانشناسی این چنین موضوع گیری ها ، بلاخره روی انگیزه مردم تاثیر خواهد گذاشت که به پای صندوق ها نروند .

دوم اینکه ، مسله انتصاب کاندیداتورهای ریاست جمهوری از طرف شورای نگهبان قابل توجه است . خیلی از کاندیداها از جمله محمود احمدی نژاد و علی لاریجانی از صافی شورای نگهبان عبور نکردند و رد صلاحیت شدند ، آنچه که اساسا پیش بینی نشده بود . احمدی نژاد خود وضعیت نابسامان رژیم و زلزله سیاسی جامعه را درک کرده بود و این انگیزه را داشت که ” اگر دوباره به قدرت اجرایی برسد ، ” وضعیت را بهبود خواهد بخشید ” ، حال که رد صلاحیت شده ، هم اینک طرفداران خودش را علنا سازمان داده که اعتراض کنند . در این چند روز ، وی چندین تظاهرات اعتراضی را در خیابان ها سازمان داده است . ویژه گیهای این نوع حرکت ها در گذشته سابقه نداشته است . احمدی نژادی که خود مدت هشت سال بازوی اجرایی سیاست های جنایات و سرکوبگرایانه رژیم بود ، خواست به اصطلاح ” فرشته نجات رژیم بشود ” ولی رد صلاحیت شد .

سوم اینکه ، این انتخابات در شرایطی برگذار می شود که ، مسله جانشینی خامنه ایی مطرح شده است . در اینجا خوبخود تنها شخصی که قبلا برای جانشینی مورد توجه قرار گرفته بود ، ابراهم رئیسی بود . وی اینک از طرف شورای نگهبان برای کاندیداتوری ریاست جمهوری ، انچه که کاملا پیش بینی شده بود ، پذیرفته شده است تا اینکه بلاخره طرح مقدماتی این نوع جانشینی را هموار سازند . حال اینکه وی در میان چه اصول گرایان و چه اصلاح طلبان یک چهره محبوبی محسوب نمی شود ، کاندیداتوری اش بیشتر مورد چالش قرار می گیرد و همچنین از اینکه وی در حوزه قضایی یکی از منفورترین ها در میان مردم هست ، به عدم انگیزه به رفتن پای صندوق های رای می افزاید .

چهارم اینکه ، انتخابات در شرایطی برگزار می شود که توده های مردم از هر جهاتی در فقر و فلاکت به سر می برند . برایشان کاملا اشکار شده که رای آنان در وضعیت اشان هیچ تاپیری نخواهد داشت . این عدم اطمینان مردم ، نسبت به گذشته کاملا اشکارتر شده است . مردم درخیایان ها ، کوچه و معابر عمومی چه بشکل تجمعی و چه فردی اعلام می کنند ، که به پای صندوق های رایی نمی روند . و این نشاندهنده آن هست که مهندسی انتخابات رژیم ، با چالش های عدیده ایی مواجه است و گرم تر گردن تنور انتخابات برای رژیم بسیار مشکل به نظر می رسد . ولی تنها حربه ایی که برای رژیم می ماند ، این هست که اعلام کند که ” اگر نیروهای لشکری و کشوری ، دانش اموزان ، معلمان و افراد حقوق بگیر و دستمزد بگیران در انتخابات شرکت نکنند ” از تمامی مزایا زندگی ” محروم خواهند شد .البته این تعداد از نیروهای اجتماعی ، با توجه به وضعیت نابسامان اشان ، ترجیح می دهند که بکارگیری این نوع حربه ها ، تاثیر در موضع گیری اساسی اشان ایجاد نکند و به صندوق های رای رغبت آنچنانی نشان ندهند .

پنجم اینکه ، انتخابات ریاست جمهوری در شرایطی برگزار می شود ، که رژیم علاوه بر خیلی از کارکردهای جنایتکارانه خود نسبت به گذشته های دور ، سرکوب جنبش اجتماعی دی ماه سال 98 را در کارنامه خود دارد . جنایات رژیم در دی ماه سال 98 کم مسئله ایی نیست . رژیم به طور رسمی کشتن 1500 نفر از معترضین خود را اعلام کرد و اما تعداد کشته ها بیشتر از این ارقام بود . بی شک این جنایات نمی تواند در روحیه و انگیزه بستگان ، طرفداران جنبش انقلابی ایران در داخل کشور نسبت به نرفتن به پای صندوق های رایی بی تاثیر نباشد . جنبش سال 98 ، جنبشی بود ، حق طلبانه که از طرف رژیم بشدت سرکوب گردید .

ششم اینکه ، انتخابات در شرایطی برگزار می شود که ، جنبش انقلابی ملیت های تحت ستم ، از گسترده گی و رادیکالیزه شدن برخوردار شده است . اگر قبلا منطقه کردستان و مبارزات حق طلبانه این منطقه ، مشکل اساسی را برای رژیم ایجاد کرده بود و ناچار گردید بخش وسیعی از نیروهای سرکوب را به این منطقه گسیل دهد ، اینکه با چالش های دیگری غیر از این منظقه مواجه است . رشد و گسترش جنبش علیه رژیم  ، در سیستان و بلوچستان و مناطق خوزستان و آدربایجان به مشکلات رژیم و به طبع آن مشارکت مردم در رفتن به پای صندوق های رایی اضافه گردیده است . در این مناطق روزی نیست که حرکت های اعتراض آمیز و در گیری ها علیه رژیم به وقوع نپیوندد و تعداد بیشتری از جوانان این مناطق به جوغه اعدام سپرده نشوند . طبعا این نوع مسایل خوبخود به خاموش کردن تنور انتخابات ، که رژیم خواهانش نیست ، کمک خواهد کرد .

در موزد اوضاع و شرایط جامعه در ابعاد خارجی می توان گفت که همانند اوضاع داخلی با بحران مواجه است . این انتخابات در شرایطی برگزار می شود که دو مسله و دو مشکل مهم رژیم با سیاست خارجی آن عجین گشته است . یکی اینکه هنوز سرنوشت ” قرارداد ” برجام ” به یک نتیجه مطلوب برای رژیم و طرف های خارجی نرسیده است و در نتیجه بلاتکلیفی اجرای این قرار داد خوبخود در روحیات مردم تاثیر دارد ، که با چه انگیزه ایی به صندوق های رای بروند . اگر در دوره گذشته انتخابات ریاست جمهوری ، قرار داد برجام می توانست ، تا حدودی گشایشی در روحیات مردم در رفتن به پای صندوق های رای بوجود آورد ، اینک چنین روحیه از طرف مردم کاسته شده است و امید خود را از نتایج ان از دست داده اند .

دومین مسئله ، که رژیم  رادر مخمصه قرار داده ، مسدود شدن پیشروی رژیم در منطقه و بن بست سیاست های خارجی این رژیم در ابعاد منطقه ایی و جهانی است . خط و خطوط این مسله بویژه با کشته شدن قاسم سلیمانی  توسط آمریکا بسیار پررنگ تر شده است . در حقیقت معمار پیشروی رژیم در تمامی ابعاد سیاست خارجی در منطقه خاورمیانه  را می توان قاسم سلیمانی نام برد که وی توانسته بود بخش عظیمی از منایع مالی ایران را به این امر اختصاص دهد . هم اینک رژیم با پر کردن این فقدان مواجه است . رژیم همواره و بدون وقفه موضوعیت و مشروعیت خود را در کشورهایی همانند عراق ، سوریه ، یمن و افغانستان از دست داده است .

در مورد دومین سوال دال بر اینکه ” چرا باید این چنین انتخاباتی را تحریم کرد ؟

باید بر این مسئله تکیه کنم ، که این انتخابات ، همانند انتخابات گذشته به معنی واقعی کلمه ” انتخابات ” نیست ، بلکه یک حالت انتصابی را به خود گرفته است . وقتی که یک ارگان غیر انتخابی همانند ” شورای نگهبان ” می تواند بر صلاحیت این یا آن کاندیدا تصمیم گیری کند ، که کدامیک از کاندیدا ها باید کنار رود و کدام می تواند خود را کاندید نماید ، دیگر نمی توان ”   انرا انتخابات ” عمومی نامید ، بلکه فقط انتصاب از سوی ” شورای نگهبان ” است . قاعدتا وقتی که از انتخابات صحبت می شود ، قبل از هر مسئله ای ، باید احزاب و سازمان های سیاسی وجود داشته باشند که آزادانه مبانی سیاسی و برنامه ای خود را در انظار مردم قرار دهند ، تا اینکه مردم متوجه شوند ، که این یا آن حزب و سازمان نماینده آنان خواهد بود و انان می توانند با چشم بازتری تصمیم گیرند که کدامیک از کاندیدا های مورد نظر ریس جمهور خواهد بود . و از همه مهمتر اینکه ، فقط در صلاحیت احزاب و سازمان ها هست که خود تصمیم میگیرند ، که کدامیک از کاندیداها می تواند وارد رقابت انتخاباتی شود ، نه یک ارگان صوری همانند ” شورای نگهبان ” . در حقیقت ، وجود احزاب و سازمان سیاسی ، انعکاس واقعی از گرایشات سیاسی و عملی جامعه است . اما در تحت حاکمیت رژیم جمهوری اسلامی از احزاب و سازمان های سیاسی مخالف خبری نیست و مسله انتخابات به یک سری محافل و باندهایی که به نحوی به رژیم وابسته اند ، مربوط گشته است . در ثانی ، معمولا انتخابات ریاست جمهوری ، انتخاب

ریس جمهور و مسئول قوه اجرایی جامعه است . ولی ریس جمهور در ایران ، هیچ مسئولیتی جز اطاعت و فرمانبری ، رهبر ولایت فقیه و سپاه پاسداران را ندارد و حتی در حوزه های وابسته بخود  ، تصمیم گیری اش هیچ سند یتی ندارد و باطل است .

بر می گردم به سوال شما که ، چرا انتخابات را  باید تحریم کرد . همچنانکه پیداست ، انتخابات جاری ریاست جمهوری بر خلاف دوره های گذشته ، تقریبا مورد چالش اکثریت اپوزیسیون رژیم جمهوری اسلامی قرار گرفته است و خواهان تحریم این انتخابات هستند . ولی هریک از مواضع سیاسی منحصر بخود  ، این تحریم را در نظر دارند. البته تا انجا که به تحریم بر می گردد ، می توان آن را به فال نیک گرفت . در اینجا ما بعنوان یک نیروی چپ و سوسیالیست ، تحریم انتخابات در ایران را بر مبانی برنامه های مدون انقلابی در نظر داریم . جدا از اینکه انتخابات جاری ، از لحاظ حقوقی و حقیقی دموکراتیک نیست ،  و مضمون سیاسی و قانونی آن بسیار مورد چالش قرار دارد . ما خواهان استقرار یک جمهوری دموکراتیک و فدرال هستیم که براینده خواست و آرزوی مردم ایران می باشد ، اما انتخابات جاری در ایران ، محک اصلی اش ولایت فقیه و سلطنت مذهبی است . ما خواهان جدایی دین از دولت هستیم ، اما انتخابات جاری در جهت یپیشبرد تلفیق دین با دولت است . ما خواهان آزادی بی قید و شرط افراد و احزاب سیاسی هستیم ، ولی هم اینک معلوم هست که رژیم حتی ” اپوزیسیون ” خودی را تحمل نمی کند . ما خواهان آزادی بی قید و شرط زنان جامعه مان و خواهان حقوق مساوی آنان با مردان هستیم ، ولی قانون ارتجاعی رژیم ، که طبعا ریس جمهورش حافظ ان هست ، حقوق زنان را پایمال کرده وبعنوان یک موجود درجه چند بحساب میاورد ، جای تعجب نیست که در لیست کاندیداتور های ریاست جمهوری ، هیچ زنی ، حتی به عنوان صوری شده ، جایی ندارد . ما خواهان آزادی بی قید و شرط زندانیان سیاسی هستیم ، ولی در حاکمیت رژیم ، صد ها هزار نفر زندانیان سیاسی در سیاه چاله های رژیم وجود دارند . ما خواهان احقاق حقوق خلق های تحت ستم در چارچوب یک سیستم فدرالیستی در ایران هستیم ، اما رژیم جمهوری اسلامی نه تنها خلقها و ملییت ها را محروم تر نگه داشته ، بلکه آنان را به هر بهانه ایی سرکوب می کند . ما خواهان آزادی تشکل های صنفی و کارگری در چارچوب اتحادیه و سندیکاها هستیم ، ولی در رزیم جمهوری اسلامی سرنوشت کارگران و زحمتکشان به بازیجه سیاست های ارتجاعی گرفته شده است . ما معتقدیم که در چارچوب حاکمیت جمهوری اسلامی ، هیچیک از خواست های برحق برشمرده براورده نمی شود . در نتیجه با همین پیش بینی نیز هست که تحریم انتخابات یک سیاست اصولی است .

سوال_ چه کارهایی را برای تحریم هر چه گسترده تر این انتخابات حکومتی بایستی انجام داد؟

آنچه که پیداست ، رژیم جمهوری اسلامی به هر نحوی ” انتحابات ریاست جمهوری ” را برگزار خواهد کرد . و سعی می کند ، برای این انتخابات یک بسیج عمومی راه بیندازد . اینکه موفق خواهد شد یانه ، بستگی به آرایش و اگاهی مردم در داخل کشور و به طبع ان نقش نیروهای مخالف رژیم می باشد .در این مورد وظیفه مبرم و فوری احزاب و سازمان های سیاسی مخالف جمهوری اسلامی هست که بیشترین کوشش خود را بکار بگیرند و با اگاه کردن مردم ، صندوق های رایی گیری را بیشتر خالی نگه دارند . اگر چه رژیم به هر نحوی تعداد شرکت کنندگان در پای صندوق های رایی با دروغ و حیله بیشتر معرفی خواهد کرد ، و با آمارهای غیر واقعی خواهد خاست به خود مشروعیت دهد ، اما بی شک نمی تواند همانند گذشته از زیر ذره بین شبکه های اجتماعی خود را مبرا سازد و نتایج شرکت کننده ها را لاپوشانی نماید ، بلاخره معلوم خواهد شد که تا چه اندازه ایی مردم در این ” انتخابات ” شرکت کرده اند . انچه که پیداست ، نقش شبکه  های اجتماعی  رادر سازمان دادن تحریم انتخابات نباید دستکم گرفت و باید از این کانال علیه تبلیغات بی سود رژیم پاتک زد . در اینجا ، رسوایی رژیم نسبت به گذشته آنقدرافزایش یافته که اعمال سیاست تحریم انتخابات را تسهیل تر کرده است . ما باید با طرح های مختلف این تحریم را به مردم برسانیم و بویژه با ارایه تراکت و اسلاید ها ، موضوع اصولی خود را بیان کنیم . و در ابعاد عملی ، با برپایی تظاهرات و تشکیل سمینار ها ، نامشروع بودن رژیم را از طریق تحریم انتخابات به اثبات رسانیم . البته ممکن هست که موانع مختلف در مراکز صندوق های رای گیری بوجود اید ، ما باید روی این نوع پیش بینی های ممکن که به برهم زدن مراسم انتخاباتی منجر شود ، نفی نکنیم .

با سپاس از شما که این وقت را به من دادید.