فضل‌الله روحانی ادیبی انسان‌دوست – بیژن اسدی‌پور

پانزدهم فوریه ۲۰۲۲ دوست نویسنده و پژوهشگر و شاعرمان فضل‌الله روحانی در ‌لس‌آنجلس برای همیشه ما را ترک کرد. او متولد کازرون به سال ۱۳۱۹ خورشیدی بود. دو بار ازدواج کرد و از همسر اولش دو دختر به نام‌های بهار و نیما دارد. ازدواج دوم او با هلن نوشی برای سی سال تا پایان عمر ادامه داشت. او در زمینه‌های مختلف ادبی فعالیت نموده و آثاری از خود به جای گذاشته است: ترجمه، شعر، داستان، پژوهش و نقد ادبی.

روحانی آثارش را با نام خود و یا با نام های‌مستعار منتشر می‌کرد – او از دهه چهل، از راه دور با نشریه «توفیق» با نام‌های‌مستعار «شیخ شلتوک»، «صنعان»، «ملای بومی» همکاری می‌کرد و بعدها با نشریه «آهنگر در تبعید» منوچهر محجوبی همکاری نزدیک‌تری داشت. او برای برخی از نوشته های جدی و اشعار خود نیز نام مستعار «مازیار» را به کار می گرفت. با نشریات بسیاری در خارج از کشور همکاری داشت، از جمله: نشریه «ایرانشهر» هوشنگ شکیبایی، «علم و جامعه» ناصر طهماسبی، «ملت بیدار» علی اصغر مهاجر، «پر» محمود گودرزی، «بررسی کتاب» مجید روشنگر، و و و . . . .

روحانی عضو «کانون نویسندگان ایران در تبعید» و از بانیان گروه ادبی «دفترهای شنبه» در لس‌آنجلس و از اعضای «شورایعالی سازمان‌های جبهه ملی ایران – در خارج از کشور» بود. از او کتاب «مصدق و ایران معاصر» در سال ۱۹۹۶ چاپ و منتشر شده است.
روحانی هنرمندی صمیمی و مهربان و انسان‌دوست بود. در کارهایش صداقت و مهر به مردم و سرزمین مادری موج می‌زند. از او چندین دفتر شعر و نثر و قصه و پژوهش به جای مانده است. از کتاب‌های او: «سروده‌های سال‌های سیاه»، «سوگوارانه»، «کتاب اکبر»، «یک حرف و دو حرف»، «چادرهای سیاه»، «یادمان آلما»، «چند جستار و چند گفتار»، «خاطره‌های دور» . . . را می توان نام برد . یاد و خاطره‌اش گرامی باد.

از اوست:

بگوش می‌رسد از هر کرانه این فریاد
که دور شحنه‌ی خونخوار بر‌قرار مباد
حدیث هستی این شیخ نابکار، نبود
بجز فریب خلایق، بجز رواج فساد
بسی ز حق وعدالت نوید داد، ولی
ز ره رسید و به کشتار خلق دست گشاد
به نام دین و خداوند و رستگاری خلق
بنای نشر خرافات و نفی علم نهاد
فریبکارتر از وی ندید، دیده‌ی دهر
ستمگری چو ورا، مادر زمانه نزاد! . . .

منبع : سايت عصر نو