گفتگو با يک فعال صنفی معلمان : جنبش معلمان در بوته‌ی تحلیل طبقاتی

آسیه احمدی (زمانه) : جنبش معلمان چند ماه است که خیابان‌های شهرهای مختلف را تسخیر کرده‌اند. در این وضعیت این پرسش مطرح است که معلمان به کدام طبقه تعلق دارند؟ قشر پایینی طبقه متوسط یا طبقه کارگر.

یکی از فعالان صنفی معلمان در این باره به پرسش‌های ما پاسخ داده است.

مقدمه

این روزها جنبش معلمان متشکل و ستیزنده‌تر از هر وقت دیگر در کف خیابان‌ها حاضر است و از مطالبه‌ی رتبه‌بندی تا لغو خصوصی‌سازی و حق آموزش رایگان را فریاد می‌زند. این در حالی است که حکومت هم با فشارهای بازداشت و احکام ظالمانه بیشتر از گذشته می‌کوشد تا این جنبش را از کف خیابان‌ها جمع کند و به اعتبار طرح و لوایحِ مطلوب خود اینطور وانمود کند که به مطالبات معلمان رسیدگی کرده است.
در این میان متشکل بودن حرکن معلمان این سؤال را به میان آورده است که این جنبش را به اعتبار نوع مطالبات و موقعیت معیشتی مطرح در آن باید متعلق به کدام طبقه دانست؟ آیا فروش نیروی کار در قبال مبلغی مزد به تنهایی برای کارگر خواندن معلمان کفایت می‌کند؟ آیا آنان قشر فقیر شده‌ی طبقه‌ی متوسط نیستند؟
از سوی دیگر موضوع«رتبه‌بندی» به عنوان بخشی از مطالبه‌ی معیشتی معلمان تضاد منافعی جدی میان آن با دولت بوجود آورده است. بار مالی این طرح برای حکومت چنان است که هزینه‌ی سرکوب را به عقب‌نشینی ترجیح می‌دهد. معلمان هم سفت و سخت بر این مطالبه‌ی خود به عنوان راه‌حلی برای سقوط نکردن سطح زندگی‌شان ایستاده‌اند. در این میان پرسش اصلی این است که آینده‌ی این تضاد منافع چه خواهد بود؟ تا کجا ادامه‌ی جنبش در خیابان و تا کجا تداوم سرکوب؟
بررسی این موضوعات از آن رو حایز اهمیت است که معلمان به عنوان متشکل‌ترین قشر معترض در سپهر سیاسی ایران امروز در چهارراهی از مسائل واقع‌اند که تا حد زیادی آینده‌ی شکاف دولت-ملت را تعیین می‌کند. از مسأله‌ی معیشتی مزد به اعتبار «رتبه‌بندی»، «مستمری‌ بازنشستگان» و «هم‌سان‌سازی» تا حق تشکل مستقل داشتن و از حق آموزش رایگان تا آموزش به زبان مادری، پیوستاری را تشکیل می‌دهند که هم‌سرنوشتی معلمان با کارگران، بازنشستگان، دانش‌آموزان، اقوام تحت ستم و دانشجویان را دربر دارد. از این منظر روشن شدن ابعاد طبقاتی این جنبش در جهت‌گیری‌های آینده‌ی آن و نقشی که در سپهر سیاسی ایران ایفا خواهد کرد نقشی بسزا دارد.

گفت‌وگو با یک فعال صنفی معلمان

☑️ آیا جنبش معلمان یک جنبش طبقاتی است؟ اگر آری مربوط به کدام طبقه؟

باید گفت که جامعه ایران به شدت طبقاتی است و ما هرگز نمی‌توانیم جنبشی در ایران را که به خصوص روی بحث‌های صنفی و معیشتی خودش تاکید دارد از ساختار طبقاتی ایران، جدا کنیم. اما برای این که بتوانیم بگوییم چرا این جنبش طبقاتی است باید برگردیم به خاستگاه آن.

خاستگاه جنبش معلمان پهنه آموزش و پرورش است، معلمان در ساختاری مطالباتشان را مطرح می‌کنند که یکی از ویژگی‌های نظام آموزشی در ایران بُعد طبقاتی آن است. نفس این مساله سویه طبقاتی جنبش معلمان را برجسته می‌کند. با این رویکرد است که باید برویم سراغ این مساله که جنبش معلمان به کدام طبقه بستگی دارد، خب بستگی دارد که ما در تبیین طبقاتی‌مان چه تعریفی از طبقه داشته باشیم و به چه تقسیم‌بندی‌ای از طبقه در جامعه قائل باشیم.

برپایه تقسیم‌بندی‌ای‌ای از دید سرمایه‌دارانه که طبقه متوسط را با توجه به پارامترهای خاصی مثل سبک‌ زندگی یا میزان سواد، تعریف می‌کند، جنبش معلمان در چارچوب طبقه متوسط قرار می‌گیرد. پس یک جنبش با خاستگاه طبقه متوسط است. ولی با یک نگاه ریشه‌ای تر ما می‌بینیم که معلمان با توجه به این که نیروی کار خود را می‌فروشند، ذیل طبقه کارگر قرار می‌گیرند؛ و بنابراین امروز می‌توان گفت جنبش معلمان بخشی از جنبش طبقه کارگر است و ازقضا این جنبش تمایل دارد که در سطح پیشروان خودش به‌سمت اتحاد با سایر اقشار طبقه کارگر برود.

☑️ در خصوص این نکته که معلمان را باید قشر پایینی طبقه متوسط دانست چه نظری دارید؟

ما حتی اگر معلمان را ذیل طبقه کارگر ندانیم بلکه جزوی از طبقه متوسط بدانیم، حتی اگر به این تقسیم‌بندی هم قائل باشیم امروز سیاست‌های دست راستی و سیاست‌های نئولیبرالی حاکمیت که در تمام دولت‌های پس از جنگ (هاشمی، خاتمی، احمدی‌نژاد، روحانی و رئیسی) دنبال شده، معلمان را به زیر طبقات میانی سوق داده و ما امروز نمی‌توانیم بگوییم معلمان حتی جزو قشر پایینی طبقه متوسط هستند، شما اگر نگاه کنید حتی با شاخص‌هایی مثل دستمزد و درآمد این جنبش نمی‌تواند دیگر بخشی از طبقه متوسط باشد. ضمن این که اگر ما بر مبنای منافع مشترک هم نگاه کنیم امروز معلمان منافع مشترک بسیار زیادی با طبقه کارگر دارند، شما چه در سطح دستمزد بخواهید این موضوع را پیگیری کنید، چه در بحث داشتن حق تشکیلات مستقل اگر بررسی کنید و نیز موارد دیگر، همه‌ی این‌ها جنبش معلمان را حتی اگر با نگاه دست‌راستی جزو طبقه کارگر ندانیم، هم‌پیمان با طبقه کارگر قرار می‌دهد. ولی خب رویکرد من این است که معلم کارگر است، کارگری که نیروی کار خودش را می‌فروشد و به واسطه‌ی چنین تعریفی جنبش معلمان جنبش طبقه‌ی کارگر است.

☑️ چه تضاد طبقاتی‌ای معلمان را در برابر حاکمیت قرار می‌دهد؟

اصلی‌ترین مساله‌ای که به‌قول معروف جنبش معلمان را در تضاد طبقاتی با طبقه حاکم قرار داده بحث معیشت است؛ تحمیل سیاست‌های ریاضتی به اکثریت جامعه که معلمان را هم در بر می‌گیرد، به عنوان یک سیاست حاکمیتی و سیاست طبقه مسلط، مهم‌ترین تضاد است.

در عین حال که سیاست‌های دیگری مثل ارزانسازی نیروی کار و به‌قول معروف سلب مالکیت عمومی از تمام اقشار اجتماعی به‌ویژه معلمان در حوزه‌های آموزشی، گسترش خصوصی‌سازی و پولیسازی آموزش، از جمله تضادهایی است که جنبش معلمان را در برابر حاکمیت قرار داده. ولی فراتر از این‌ها ما بحثی که داریم این است که حاکمیت ازطریق آموزش و پرورش ایدئولوژی طبقاتی و فرهنگی خودش را در جامعه، هژمون می‌کند و عملا آموزش و پرورش ابزار ایدئولوژیک طبقه حاکم است و معلمان هم بخشی از این پروژه هستند.

وقتی معلمان به آگاهی طبقاتی می‌رسند و نمی‌خواهند بخشی از پروژه سرکوب و کارگزار حکومت در پیشبرد خط طبقاتی‌اش باشند، وقتی معلمان به چنین آگاهی‌ای می‌رسند طبیعتا در برابر طبقه حاکم صف‌آرایی می‌شود و تضادها عمده می‌شود. مساله‌ی دیگری که وجود دارد این است که نگاهی که معلمان به مساله حاکمیت دارند و علاقمندی جنبش معلمان به مساله آزادی و برابری و همچنین مساله رفاه و شادی، بخشی از فرایندی است که در مقابل ساختار استبدادی حاکمیت جنبش معلمان را قرار می‌دهد و این مساله مساله بسیار مهمی است و ما چه در بعد اقتصاد سیاسی و که در بعد فرهنگی می‌بینیم که جنبش معلمان هرجا که می‌خواهد پیشروی کند در تضاد طبقاتی و فرهنگی با حاکمیت برخوردار از قدرت و ثروت است.

☑️ تضادهای درون طبقاتی معلمان با یکدیگر چه مواردی است؟

مساله ‌ای که وجود دارد این است که معلمان به خصلت معلم بودن همه‌شان در یک طبقه قرار نمی‌گیرند، هستند معلمانی که به واسطه‌ی وفاداری‌ای که به ساختار سیاسی دارند و به‌خاطر رانتی که به‌واسطه این وفاداری از آن برخوردارند و منافع ایدئولوژیک و سیاسی‌ای که در ساختار موجود می‌بینند به امتیازاتی دست پیدا کرده‌اند.

الان درون معلمان، کسانی که به صفت حرفه‌ای نامشان معلم است، می‌بینیم کسانی هستند که از امتیازات برجسته‌ای برخوردار هستند. آن‌ها از یک معلم به کارفرما تبدیل شده‌اند، مدارس و موسسات خصوصی راه انداخته‌اند و عملا دیگر درون طبقه کارگر و بخشی از آن نیستند، به همین دلیل تضادهایشان، تضادهای معلم گچ‌به‌دست و معلمی که نیروی کار خودش را می‌فروشد نیست. این‌ها چه بسا کسانی هستند که در جریان مبارزه طبقاتی معلمان سد راه جنبش هم هستند و برای حفظ وضع موجود تلاش می‌کنند. این‌ها به‌شدت دوست دارند که مساله معلمان را از بُعد طبقاتی به بعد صنفی تغییر دهند و در بعد صنفی هم به بعد صرفا معیشتی موضوع را تقلیل دهند و از این موضوع سیاست‌زدایی بکنند و در بسیاری از موارد این‌ها گردش مالی موسسات و مدارس خاصی که دارند ماهانه شاید میلیاردها تومان باشد ولی با همین صفت معلمی می‌کوشند که این مرزبندی طبقاتی را و این تضاد طبقاتی را مغشوش کنند.

مساله‌ی دیگری که وجود دارد این است که احزاب و جریانات سیاسی وابسته به جناح‌های درون حاکمیت یعنی اصلاح‌طلب و اصولگرا، این‌ها هم به‌خاطر منافعی که دارند از نام معلم استفاده می‌کنند ولی دنبال منافع سیاسی خودشان هستند. این‌ها هم در مغشوش کردن مرزبندی طبقاتی و مبارزات جنبش معلمان بسیار تاثیر و نقش منفی‌ای را بازی می‌کنند در شرایط فعلی و مانع پیوند حداکثری جنبش هستند. آنجایی که آگاهی طبقاتی وجود ندارد اینها نقش ایفا می‌کنند و حتی سعی می‌کنند جنبش را به‌سمت وابستگی به حاکمیت ببرند و از محتوای مترقی خودش خالی کنند.

☑️ با فرض اینکه حکومت در ارتباط با رتبه‌بندی قدمی جلوتر از آنچه تا کنون آمده برنخواهد داشت، آینده‌ی اعتراضات معلمان چگونه خواهد بود؟

اگر در پروسه هشت ماه گذشته، نگاهی به اعتراضات معلمان بکنید، رتبه‌بندی یکی از مطالبات برجسته معلمان آن‌هم برای معلمان شاغل است. ما چند مطالبه جدی دیگر هم می‌بینیم، یکی از آنها همسان‌سازی حقوق بازنشستگان با شاغلان است؛ یک مطالبه دیگر آزادی معلمان زندانی و همچنین حق تشکل‌یابی مستقل است؛ مطالبه‌ی دیگر که بیشتر مطالبه‌ای اجتماعی است برخورداری تمام کودکان از آموزش رایگان، با کیفیت و عادلانه است؛ همچنین ما یک سری مطالبات دیگر هم داریم مثل خارج کردن صندوق ذخیره فرهنگیان از دست مافیای قدرت و ثروت و همچنین احیای حق معلمان بر صندوق. همچنین یک مطالبه فراگیر دیگر که وجود دارد اجرای قانون مدیریت خدمات کشوری است که از سال ۱۳۸۶ مغفول مانده.

پس اگر رتبه‌بندی اجرا هم بشود که با این شواهد تاکنونی، بعید است اجرا شود، باز مطالبات معلمان تمام نشده و مطالبات دیگر سر جای خودشان هستند و اعتراضات معلمان ادامه پیدا خواهد کرد.

اما با توجه به خط سرکوبی که وجود دارد و با توجه به پرونده‌سازی‌ها، احضارها و خط ارعابی که وجود دارد، فراز و فرود این جنبش چه خواهد شد بستگی به میزان تشکل‌یابی و پیشروی جنبش معلمان و همچنین حمایت سایر اقشار اجتماعی به‌خصوص حمایت والدین، سایر اقشار طبقه کارگر و همچنین فعالان حوزه‌های دیگر مثل زنان، محیط زیست و دیگر فعالین است.