نجات‌یافتگان، ساک‌ اعدام‌شده‌ها را بستند! جلسات ٦٧ تا ٧٠ دادگاه نوری

گزارش های اختصاری جلسات شصت و هفت، شصت و هشت، شصت و نه و هفتاد از جلسات دادگاه حميد نوری در استکهلم (سوئد)

شصت و هفتمین جلسه

شصت و هفتمین جلسه دادگاه حمید نوری؛ روایت شاهد از روزهای بعد از اعدام جمعی : نجات‌یافتگان ساک‌ اعدام‌شده‌ها را بستند!

شصت و هفتمین جلسه دادگاه حمید نوری، متهم به مشارکت در اعدام های تابستان ۶۷ در گوهردشت روز جمعه بیست و نهم بهمن ۱۴۰۰ با شهادت محمد ایزدجو در استکهلم سوئد برگزار شد.

محمد ایزدجو بیست و ششم دی ماه ۱۳۶۱ در نوزده سالگی دستگیر و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. او از بدو دستگیری و انتقال به زندان اوین مورد شکنجه قرار گرفت تا حدی که پاهایش تا زانو عفونت کرد. شاهد پس از تحمل انفرادی و بازجویی های طولانی در مهر ۱۳۶۲ در یک دادگاه به زعم شاهد «شرعی» چند دقیقه ای در زندان اوین بر اساس هشت مورد اتهام مندرج در کیفرخواست به هشت سال زندان محکوم شد.

از موارد اتهامی او، همکاری با سازمان چریک های فدایی خلق ایران، دعوت مردم به قیام علیه جمهوری اسلامی ایران و تلاش برای هماهنگی میان «ضدانقلابیون» و معترضان یا همان جنبش های اعتراضی مردمی بود.

محمد ایزدجو دوران محکومیت خود را طی چهار سال در زندان های گوناگون سپری کرد. او چند ماه پیش از شروع اعدام ها در زندان گوهردشت، با گروهی از زندانیان در حال اعتصاب غذا در بهمن ۱۳۶۶ به آن زندان منتقل شد.

محمد ایزدجو گفت ساعت شش صبح روز نهم شهریور خبر اعدام ها را از حمید نصیری از طریق مورس شنید. او گفت حمید نصیری همان روز به دار آویخته شد. شاهد همان روز در برابر هیئت مرگ از جمله نیری، اشراقی، ناصریان قرار گرفت. او به سوالات به گفته خودش «تفتیش عقاید» هیئت مرگ پاسخ نداد. او همان روز ۴۰ ضربه شلاق خورد. به گفته شاهد، ناصریان گفت که امام گفته نباید مرتد و محاربی زنده بماند و ما آنقدر شما را می زنیم که یا مسلمان شوید یا بمیرید. ایزدجو شهادت داد که در پایان اعدام ها یکصد و هشتاد زندانی زنده مانده بودند.

محمد ایزدجو از ناصریان به عنوان دادیار و مدیر زندان، لشکری، سرپاسدار و «عباسی» یا همان حمید نوری، دادیار زندان گوهردشت نام برد. شاهد گفت چند بار متهم را با دیگر مسئولان در آنجا دید و در روزهای اعدام شاهد بود که متهم چند بار زندانیان را به سمت آمفی تئاتر، محل اعدام ها برد.

توماس سودرکویست، یکی از وکلای مدافع نوری در دادگاه امروز مدعی شد که در ارتباط با نقش و جایگاه حمید نوری، گفته های شاهد در بازپرسی پلیس سوئد با شهادتش در دادگاه مغایرت دارد. وکیل نوری گفت شاهد در بازجویی های پلیس در تشریح وظیفه و نقش «عباسی» گفته بود که لشکری و ناصریان به عباسی دستور می دادند و لشکری رئیس عباسی بود. شاهد گفته بود نوری را «دادیار عباسی» صدا می کردند. او زیردست لشکری و یک «کارمند اداری» بود.

شاهد در پاسخ به وکیل مدافع نوری گفت، عباسی از لشکری حرف شنوی داشت اما این به آن معنا نیست که لشکری رئیس او بود. شاهد گفت او نمی داند نسبت سازمانی نوری با لشکری چه بود و شهادت امروزش مکمل سخنانش در بازجویی پلیس است. شاهد در بخشی دیگری ادعا کرد که وکیل مدافع نوری در پرسش ها، سخنان او را تحریف می کند.

محمد ایزدجو در مورد ظاهر و نحوه شناسایی متهم گفت او معمولا چهره آرامی داشت و بی تفاوت بود. او آدمی بود که فرقی نمی کرد در رابطه با آدم ها کار می کند یا یک بسته کاغذ یا مقوا را جابجا می کند.

محمد ایزدجو در مورد فضای زندان و روحیه زندانیان نجات یافته از اعدام ها گفت که زندانیان با شوک سنگینی روبرو شده بودند. بندها از زندانیان خالی شده بود و نجات یافتگان باید ساک‌های اعدام شدگان را می‌بستند.

محمد ایزدجو در جلسه امروز دادگاه شهادت داد که در چهارم اسفند ۱۳۶۷ به همراه گروهی شامل ۹۰۰ زندانی نجات یافته از اعدام ها به زندان اوین منتقل و در حالیکه برهنه شده بودند با خشونت شدید و کابل با آنها برخورد شد. طبق برنامه قرار بود همگی زندانیان در فردای آنروز آزاد شوند، اما او و بیست زندانی دیگر از شرکت در راهپیمایی مقابل دفتر سازمان ملل متحد سر باز زدند. شاهد گفت بعد از این اتفاق زندانیان آزادنشده فکر می کردند که قرار است به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل و اعدام شوند. شاهد با تاخیر در بیست و دوم اسفند ۱۳۶۷ از زندان اوین آزاد شد.

در جلسه امروز دادگاه در مورد «کتاب سیاه کشتار ۶۷» به تفصیل از شاهد، محمد ایزدجو پرسش شد. شاهد گفت در این کتاب اسامی چهار هزار و هفتصد و نود و نه زندانی اعدامی درج شده است. کتاب در سال ۱۳۷۸ توسط انتشارات «گفتگوهای زندان» منتشر شده است. «گفتگوهای زندان» که تا به حال ۱۸ جلد کتاب در مورد زندان های ایران منتشر کرده است، ابتکار عمل زندانیان سیاسی چپ، رادیکال و غیرمذهبی است و به سازمان و ارگان خاصی وابسته نیست و تنها از زندانیان سیاسی زمان شاه و جمهوری اسلامی تشکیل شده است.

محمد ایزدجو درباره کتاب سیاه کشتار ۶۷ توضیح داد که اسم هر اعدامی با شهادت حداقل دو شاهد ثبت شده است. کتاب دارای دو منبع اصلی است. منبع نخست شامل گزارش اصلی شاهد است و منبع شماره ۲ از گزارش های سال های ۶۷ تا ۶۹ فعالان دفاع از زندانیان سیاسی در داخل کشور تهیه شده است. شاهد گفت اهمیت این فهرست در آن است که پیروز دوانی، یکی از افراد فعال در روند جمع آوری این اسامی در دوره موسوم به قتل های زنجیره ای، ربوده شد و به قتل رسید. شاهد گفت ویراستار نهایی و فرد مسئول تدوین و نشر کتاب سیاه شخص اوست.

محمد ایزدجو شهادت داد که بنا به اطلاعات بدست آمده دست کم حدود چهارصد تا پانصد نفر در زندان گوهردشت اعدام شده اند که از میان آنها حدود صد و بیست پنج تن بطور قطع زندانیان چپ و کمونیست بودند. شاهد گفت این تعداد می تواند به مراتب بیشتر باشد و تخمین آنها حدود هفت هزار زندانی اعدامی در سرتاسر ایران است.

کتاب سیاه کشتار ۶۷ هم اینک یکی از مدارک کتبی اصلی مندرج در کیفرخواست پرونده حمید نوری است.

جلسه بعدی دادگاه حمید نوری دوشنبه دوم اسفند ۱۴۰۰، بیست و یکم فوریه ۲۰۲۲ با شهادت حمید اشتری در استکهلم سوئد برگزار خواهد شد.

********************

شصت‌وهشتمین جلسه

شصت‌وهشتمین جلسه دادگاه حمید نوری؛ متهم خواستار زمان بیشتری برای پاسخ به ادعاهای «اشتری» شد.

شصت و هشتمین جلسه دادگاه حمید نوری، متهم به مشارکت در اعدام‌های تابستان ۶۷ در زندان گوهردشت، روز دوشنبه دوم اسفند ۱۴۰۰، با شهادت حمید اشتری برگزار شد.

حمید اشتری که از نخستین کسانی است که پیش از بازداشت حمید نوری در سوئد، نزد دادستانی و پلیس سوئد درباره هویت او شهادت داده است، در سوم اردیبهشت ۱۳۶۰ در چاپخانه سحاب در تهران دستگیر شد. او یک سال بعد توسط نیری، حاکم شرع، محاکمه و به اتهام پخش روزنامه سازمان مجاهدین خلق و تحریک مردم، به ده سال زندان محکوم شد.

اولین برخورد حمید اشتری با حمید نوری در اوایل سال ۱۳۶۶ در زندان گوهردشت بود. او دو بار دیگر در جریان ممنوعیت ورزش گروهی و تنبیه زندانیان با «عباسی» (حمید نوری) مواجه شده‌است.

برخورد دیگر شاهد با متهم، زمانی بود که نوری بر انتقال زندانیان و تنبیه آنها به شیوه «اتاق گاز» نظارت می‌کرده است. شاهد در تشریح «اتاق گاز» توضیح داد که این عبارت برای توضیح نوعی تنبیه بدنی به ‌کار می‌رود به این صورت است که پاسداران و محافظان زندان با تشکیل دو‌ردیف صف، زندانیان را کتک بدنی زده و زندانیان با عبور از این تونل وارد اتاقی می‌شدند که تمامی منافذ آن بسته بود و حتی لای درب با پتو پوشانده شده است. زندانیان در این اتاق از بی‌هوایی و گرما عرق کرده و بی حال می شدند. شاهد، نوری و فرد دیگری به نام لشکری را به خاطر می‌آورد که در ابتدای تونلی از پاسداران ایستاده و با چک و لگد زندانیان شرکت کننده در ورزش جمعی را می زدند.

حمید اشتری شهادت داد که متهم را بارها بدون چشم بند در زندان دیده، اما بیشترین برخوردش با او در دوره قبل و بعد از اعدام‌های سال ۶۷ بوده‌است.

شاهد، «عباسی» را فردی جدی و خشک معرفی کرد که بعد از اعدام ها بیشتر به بند جهاد می‌آمد و در حیاط قدم می زد. اشتری گفت نوری با حالتی مغرور راه می رفت و بعد از اعدام ها این غرور بیشتر جلوه می کرد. شاهد گفت روزی پس از اعدام‌ها با چند زندانی دیگر مشغول صحبت بوده و به شوخی از ضرب المثل «مدام مثل آخوندها غش می کنی» استفاده کرد. در همان لحظه «عباسی» که بطور اتفاقی از آنجا رد می شد او را خطاب قرار می‌دهد و می‌گویدکه «تو آدم بشو نیستی.» شاهد گفت زمانی که از «عباسی» پرسیدم «مگر من چکار کردم؟» او دوباره پاسخ داد که «نه. شماها آدم بشو نیستید.»

حمید اشتری در مقطع اعدام ها در تابستان ۶۷ به بند جهاد زندان گوهردشت منتقل و به همراه حدود صد و بیست زندانی دیگر نگهداری شد. شاهد گفت بند جهاد تنها بندی بود که در دوران اعدام ها پخش روزنامه و تلویزیون در آن قطع نشد. اشتری گفت خبر اعدام ها در حسینیه زندان در میان زندانیان پخش شده بود. حمید اشتری شاهد انتقال چند زندانی توسط ناصریان، لشکری و عباسی در اوایل مرداد ۶۷ از بند روبرویی بود. شاهد گفت از هویت و سرنوشت آن زندانیان اطلاعی ندارد. حمید اشتری پیشتر خود نیز در برابر داوود لشکری در دفتر جهاد زندان قرار گرفته بود و با محکوم کردن سازمان مجاهدین، قبول کردن حکم امام و انجام مصاحبه از اعدام جان سالم بدر برد. او در آذر ۱۳۶۸ از زندان آزاد شد.

حمید اشتری مدتی بعد از آزادی در آذر ۱۳۶۹، «عباسی» را در میدان رسالت تهران دیده‌است. شاهد گفت تاریخ را دقیق به خاطر می‌آورد چون با همسرش از مطب دکتر می آمد و در انتظار تولد فرزندش بود. شاهد، «عباسی» را از داخل ماشین صدا می زند و او سوار می شود. «عباسی» در پاسخ به سوال شاهد که «کجا می‌روید تا برسانمتان» پاسخ می‌دهد که پیاده می‌شود. شاهد گفت پس از این دیدار دو سه دقیقه ای «به همسرم گفتم که او دادیار زندان بود.»

وکلای مدافع نوری در دادگاه امروز سعی کردند تا صحت ادله اثباتی درون پرونده را زیر سوال ببرند. آنها ادعا کردند که شاهد تمامی هجده عکس ضمیمه در پرونده را ندیده و به همین خاطر ادله اثباتی متناقض هستند.

قاضی دادگاه در ادامه بحث میان دادستان و وکلای نوری دستور توقف ضبط جلسه را داد. قاضی به بررسی اسناد و ادعای وکیل مدافع نوری پرداخت و در پایان گفت که «این نوعی تلقی و برداشت از عکس های نشان داده شده است.»

اشتری پیشتر نیز در پاسخ به سوال دادستان در مورد شناسایی هویت حمید نوری با نگاهی به او در صحن دادگاه یکبار دیگر شهادت داد که او قطعا «حمید عباسی» است.

وکیل مدافع نوری در ادامه قسمتی از شهادت شاهد را در بازجویی پلیس سوئد خواند که شاهد در آن از اسم «اکبری» به جای «عباسی» استفاده کرده بود. شاهد به بی خوابی و استرس خود در آن شرایط اشاره کرد و گفت این یک اشتباه بوده است و اگر وکیل مدافع تمام متن اظهاراتش را بخواند، همه جا «عباسی» گفته است. او گفت روز بعد از بازجویی به پلیس گزارش داد که این اشتباه و چند اشتباه دیگر نیز رخ داده است.

لازم به ذکر است که در دادگاه امروز از حمید اشتری درباره دیدن عکس نوری و شناسایی او نیز سوال شد. شاهد توضیح داد که ایرج مصداقی در مهر ۱۳۹۸ عکسی را برای او فرستاد و او بلافاصله «عباسی» را شناخت. شاهد گفت چهره «عباسی» بهیچوجه عوض نشده بود و تنها بزرگتر و موهایش سفیدتر شده بود. ایرج مصداقی به اشتری گفت که قرار است «عباسی» به خارج بیاید و شاید بتوانیم او را دستگیر کنیم. اشتری در پاسخ گفت: «یعنی می شود چینین خوابی را تعبیر کرد؟!»

حمید اشتری گفت بعدا ایرج مصداقی با او از پیداکردن یک وکیل و سفرش به لندن خبر داد و پیشنهاد کرد بخاطر شلوغی خانه اشتری به خانه مختار شلالوند بروند. حمید اشتری با هماهنگی های انجام شده به همراه ایرج مصداقی با ربکا مونی در منزل شلالوند دیدار کرد. شاهد توضیح داد که کاوه موسوی نیز در آن دیدار شرکت داشت. ضعف حمید اشتری در زبان انگلیسی باعث شد تا کاوه موسوی در ترجمه این گفتگو کمک کند.

وکیل مدافع در قسمت دیگری از شاهد پرسید که آیا گروه فیلمبرداری هم در جلسه گفتگو با ربه‌کا مونی حضور داشت. شاهد گفت در روز اول او شخصا با ربه کا صحبت کرده و گروه فیلمبرداری نیز آنجا نبوده اما در جلسه بعدی نیما [نیما سروستانی] و گروه فیلمبرداری حضور داشت.

وکیل مدافع نوری به شاهد گفت شما دو سال و دو ماه زودتر از پایان حکم ده سال زندانتان، آزاد شدید. شاهد مدعی شد که در دفتر جهاد زندان با زور از او خواسته‌اند که با خانواده تماس بگیرد و برای مرخصی، تقاضای سند کند. «بعد از چند روز صدایم کردند و گفتند برو. آنها در پاسخ به این سوال که کی برگردم، گفتند که به تو اطلاع می دهیم.»

در طول جلسه امروز، حمید نوری و وکیلش بارها انتقاد کردند که زمان کافی برای دفاع نداشته‌اند.

حمید نوری در پایان جلسه امروز شخصا درخواست کرد که یک روز دیگر به شهادت حمید اشتری اضافه شود. قاضی در پاسخ به درخواست متهم گفت که وکلا وقت کافی و مساوی با دادستان‌ها داشته اند و نکته تازه ای هم از سوی شاهد مطرح نشده است.

حمید نوری در واکنش به این پاسخ قاضی گفت خیلی نکات جدیدی مطرح شد. شما متوجه نشدید. من فقط متوجه شدم. قاضی گفت یکربع وقت دارید، اما حمید نوری اعتراض کرد و گفت یک ربع به درد او نمی خورد. او گفت: «من یک روز وقت می خوام. اگر دادگاه منه، من وقت می خوام. زندگی منه.»

وکیل مدافع نوری نیز ادعا کرد که موکلش ۲۱ مورد جدید مطرح کرده که برای بررسی بیشتر و پرسش از شاهد نیاز به زمان بیشتری دارد.

در نهایت قاضی پس از هماهنگی با شاهد، مقرر کرد که در جلسه بعدی دادگاه، یکساعت زمان به ادامه پرسش وکلای مدافع نوری از حمید اشتری اختصاص یابد.

طبق اعلام قبلی برنامه دادگاه، جلسه بعدی روز چهارشنبه، چهارم اسفند ۱۴۰۰، برابر با بیست و سوم فوریه ۲۰۲۲ با شهادت کاوه موسوی و ربه‌کا مونی برگزار خواهد شد.

********************

شصت و نهمین جلسه

شصت و نهمین جلسه دادگاه حمید نوری؛ متهم از بیان عبارت «خمینی ملعون» در دادگاه برآشفت

شصت و نهمین جلسه دادگاه حمید نوری، متهم به مشارکت در اعدام های زندانیان سیاسی در زندان گوهردشت در تابستان ۶۷، روز چهارم اسفند ماه ۱۴۰۰ با شهادت کاوه موسوی، ربه کا مونی و قسمت دوم و پایانی شهادت حمید اشتری در استکهلم سوئد برگزار شد.

بخش نخست دادگاه امروز به ادامه پرسش های وکلای مدافع نوری از حمید اشتری، یکی از افراد مهم در ثبت شکایت اولیه علیه حمید نوری اختصاص داشت. ادامه شهادت اشتری به درخواست وکلای مدافع نوری و پافشاری خود متهم انجام گرفت. وکلای نوری در این جلسه بر نقاط به زعم آنها تناقض‌ها میان گفته های حمید اشتری در بازجویی های پلیس سوئد با شهادتش در دادگاه تمرکز داشتند.

کاوه موسوی، شاهد بعدی دادگاه بود. کاوه موسوی شهادت داد که به عنوان رئیس برنامه حقوق بشر دانشکده حقوق دانشگاه آکسفورد با جفری رابرتسون، حقوقدان در سال ۱۳۸۹ آشنا شد. قاضی رابرتسون طی تماسی تلفنی از او خواست تا در مورد اعدام های ۱۳۶۷ گزارشی تهیه کند.

گزارش حقوقی جفری رابرتسون شامل ۱۴۵ صفحه به سفارش بنیاد عبدالرحمن برومند در ششم مرداد ۱۳۸۹ منتشر شد. قاضی رابرتسون در ارتباط با اعدام های سیاسی سال ۱۳۶۷، مسئولان وقت جمهوری اسلامی ایران را با ذکر نام و سند و مدرک به جنایت علیه بشریت و نسل کشی متهم کرد. او از سازمان ملل دعوت کرد تا مسئولان را پی گیری قضایی کند. این گزارش یکی از مهمترین مدارک کتبی در میان ادله اثباتی موجود در کیفرخواست پرونده حمید نوری است.

کاوه موسوی همچنین توضیح داد که آشنایی او با تعدادی از زندانیان جان بدر برده از اعدام های سیاسی تابستان ۱۳۶۷ از جمله ایرج مصداقی به گردهم آیی دانشگاه آکسفورد در آبان ۱۳۹۰ برمی گردد.

کاوه موسوی شهادت داد که از طریق تماس ایرج مصداقی در ۲۴ مهر ۱۳۹۸ وارد پرونده حمید نوری شد. او گفت ایرج مصداقی از او خواست تا در حوزه قضایی و حقوقی پرونده به او کمک کند. شاهد پیش از دستگیری نوری، در سه جلسه در لندن شرکت کرد.

نخستین جلسه در ۲۷ مهر – سه روز پس از تماس مصداقی – با هدف تشخیص هویت و نوع جرم احتمالی مظنون، انجام مصاحبه با شاهدان، هماهنگی های اولیه برای تتظیم شکایت و تشکیل پرونده و در نهایت دستگیری قانونی متهم در بدو ورودش به سوئد انجام گرفت.

کاوه موسوی شهادت داد که در نخستین جلسه فیلمبرداری صورت نگرفت و فیلمبرداری تنها در سومین جلسه، آنهم نه با هدف پخش فوری آن انجام گرفت. شاهد گفت او با پخش آن فیلم مخالف بود. شاهد گفت او درباره این پرونده با رسانه ها برای نخستین بار در روز ۲۲ آبان ۱۳۹۸ و پس از اعلام خبر رسمی دستگیری نوری از طرف دولت سوئد، صحبت کرد.

کاوه موسوی در بخشی از سخنانش به مصاحبه ایرج مصداقی با صدای آمریکا اشاره و ادعا کرد که بخشی از سخنان او در آن گفتگو درست نبوده و دادرسی را به خطر می اندازد. او گفت من در گفتگویی که با صدای آمریکا داشتم این موارد را مطرح کردم. او گفت: «من باید آن را محکوم می کردم.»

کاوه موسوی در پاسخ به این سوال وکیل مدافع نوری که به نظر او آیا ایرج مصداقی در مصاحبه با صدای آمریکا دروغ گفته است یا نه، گفت: «بله، دقیقا.» او گفت در زمانی که ایرج مصداقی در آمریکا بود، من یک تیم حقوقی تشکیل دادم و کلی پول هزینه کردم. او گفت موضوع پهن کردن دام برای دستگیری نوری که از طرف ایرج مصداقی بیان شده، صحت ندارد.

در جلسه روز چهارشنبه، حمید نوری متهم این دادگاه به استفاده شاهد از عبارت «خمینی ملعون» واکنش بسیار تندی نشان داد. نوری با صدای بلند گفت: «این کاوه بی ادب، حق توهین به رهبر ایران رو نداره.» و شاهد را ملعون خطاب کرد.

قاضی دادگاه در واکنش گفت متهم حق ندارد که به این شکل دادرسی را قطع کند. قاضی به نوری اخطار داد که در صورت تکرار این رفتار او را به اطاق دیگری منتقل می کند تا ادامه دادرسی را از آنجا گوش کند. حمید نوری همچنین نحوه عملکرد دادستان ها و وکلای شاکیان پرونده را زیر سوال برد که قاضی ضمن توضیح روند دادرسی، موارد مطرح شده توسط نوری را منتفی دانست.

ربه کا مونی، سومین شاهد امروز دادگاه بود. او شهادت داد که به درخواست کاوه موسوی و به عنوان وکیل مشاور او به این پرونده وارد شد. شاهد تایید کرد که در بیست و هفتم مهر ۱۳۹۸ در جلسه ای در منزل مختار شلالوند، برادر یکی از اعدام شدگان تابستان ۶۷ در لندن شرکت داشت.

ربه کا مونی در آن جلسه در مصاحبه با شاهدان بطور جداگانه، شرکت و اظهارات آنها را مکتوب کرد.

در آن جلسه کاوه موسوی، ایرج مصداقی و حمید اشتری نیز حضور داشتند. این جلسه و دو جلسه بعدی برای تشخیص هویت و نوع جرم احتمالی مظنون و تصمیم گیری و هماهنگی های اولیه برای دستگیری او صورت گرفت.

ربه کا مونی گفت در جلسه نخست مکالمه تصویری با هیرش، همسر دخترخوانده نوری انجام داد. هیرش، اطلاعات بسیاری در مورد مظنونی [حمید نوری] که در راه بود، در اختیارشان قرار داد.

ربه کا مونی گفت شهود با دیدن عکس ها، هویت حمید نوری را به عنوان شخصی که در زمان اعدام ها در زندان کار می کرده، با اطمینان کامل تایید کردند. او گفت در زمان انجام مصاحبه با شاهدان به نیما سروستانی اجازه فیلمبرداری نداد.

جلسه بعدی دادگاه روز جمعه، پنجم اسفند ۱۴۰۰ با شهادت مجدد ایرج مصداقی در استکهلم سوئد برگزار خواهد شد.

********************

هفتادمین جلسه

هفتادمین جلسه دادگاه حمید نوری؛ شاهد ۲۶ سال پیش از «دادیار عباسی» نوشته بود

هفتادمین جلسه دادگاه حمید نوری، متهم به مشارکت در اعدام زندانیان سیاسی در زندان گوهردشت در تابستان ۱۳۶۷، روز پنجشنبه ۵ اسفند ۱۴۰۰ برابر با ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ با دومین جلسه شهادت ایرج مصداقی و ارائه ادله کتبی جدید از سوی دادستان پرونده برگزار شد.

شهادت ایرج مصداقی در مورد چهار مقاله جدید ارائه شده توسط دادستان به دادگاه بود. این مدارس را شاهد پیشتر در زمان شهادت خود در اوایل آذر ماه ۱۴۰۰ در اختیار دادستان ها قرار داده بود.

ایرج مصداقی گفت بیست و شش سال پیش این چهار مقاله را به همراه چند مقاله دیگر در رستورانی در پاریس نوشت و برای انتشار در فروردین ۱۳۷۵ به سازمان مجاهدین خلق داد. اولین مقاله در بیست و پنجم تیر ۱۳۷۵ و دومین و سومین آنها در اول و هشتم مرداد ماه همان سال در روزنامه ایران زمین، متعلق به شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین خلق، منتشر شد.

ایرج مصداقی در خاطراتش در آن مقالات بارها نام دادیار عباسی، ناصریان و «عباس» را آورده است. مصداقی شهادت داد که منظور از «عباس» همان عباسی است. او گفت مقالات با دست نوشته شدند و خواندن دست خط او برای ناشران سخت بود و افزود: «در جاهایی که “عباسی جنایتکار” نوشته ام، درست چاپ کرده اند. اما در قسمت هایی که عباسی نوشته ام، آنها عباس نوشته اند.» او توضیح داد آنها [ناشران] تا آن زمان شناختی هم از شخص عباسی نداشتند و نام او را صرفا «عباس» خوانده اند.

ایرج مصداقی در این مقالات به روشنی درباره مواردی مانند اعدام ها در حسینیه زندان گوهردشت، پخش کردن نان خامه‌ای پس از اعدام ها در بندها و کشیدن خودکار توسط «حمید عباسی»، دادیار زندان گوهردشت بر دیوار و همزمان تکرار جمله «عاشورای مجاهدین» نوشته است.

ایرج مصداقی در مقاله سوم درباره کابل زدن مجتبی اخگر، یکی از زندانیان جان بدر برده از آن اعدام ها، توسط عباسی نیز توضیح داده است. مصداقی گفت: «من نوشته بودم عباسی جنایتکار، اما آنها درست نخواندند. در نگارش «عباس» و «عباسی» خیلی شبیه هم هستند.»

ایرج مصداقی توضیح داد که هشت سال بعد از نوشتن و انتشار آن مقالات، در جلد سوم کتاب خاطراتش نیز شش بار نام «حمید عباسی» را به عنوان دادیار زندان گوهردشت آورده و روی آن تاکید کرده است. شاهد گفت «هشت سال بعد وقتی کتابم را نوشتم و منتشر کردم هیچوقت نمی دانستم حمید عباسی قرار است دستگیر شود و درستش را آنجا نوشتم.»

طبق برنامه از پیش تعیین شده، به علت تعطیلات در سوئد، جلسات دادگاه در هفته آینده برگزار نخواهند شد. جلسات دادگاه حمید نوری از روز سه شنبه هفدهم اسفند ۱۴۰۰، هشتم مارس ۲۰۲۲ با دور دوم دفاعیات حمید نوری در استکهلم سوئد دوباره کار خود را از سر خواهند گرفت.