ديدگاه : مذاکرات برجام، و نتیجه‌ای که هم‌چنان نامعلوم است

ديدگاه

مذاکرات برجام،
و نتیجه‌ای که هم‌چنان نامعلوم است!

مسعود فتحی (برگرفته از سايت عصرنو)

مسعود فتحی

پاسخ مشروط جمهوری اسلامی به طرح جوزف بورل مسئول سیاست خارجی اروپا و تعلل آمریکا در اظهار نظر صریح در مورد طرح بورل، بیانگر وضعیت تعلیقی است که در مذاکرات برجام هم‌چنان برقرار است و اعلام نهائی شدن توافقات و درخواست پاسخ آری یا نه هم تغییری در آن نداده است. از یک سو همه از توافق قطعی در این یا آن موضوع حرف می زنند، از سوی دیگر هم‌چنان موردی برای مذاکره باقی است. هر چند مذاکرات علنی نیست، اما اخبار این یا آن توافق یا اختلاف لاینحل همواره در گردش است. هر چه هست روشن است که بازگشت به برجام به راحتی خروج از آن نخواهد بود. بعد از یک سال و چند ماه مذاکره هم‌چنان در محاق است.

۱- خروج از برجام اگرچه با فرمان ترامپ عملی شد، اما در تداوم خود با توجه به فشار ناشی از تحریم‌های ترامپ، ناتوانی اروپا در مهار این بحران، جمهوری اسلامی هم گا‌م‌های بلندی در زمینه‌ی نقض تعهدات برجامی خود برداشت. از این رو، از هر دو سو، بازگشت به برجام نیازمند گام‌های عملی و برداشتن موانعی است که تفاهم بر سر آن‌ها هنوز در حدی نیست که به گام عملی تبدیل شود. در این بین، مذاکر‌ه‌ی غیر مستقیم بین جمهوری اسلامی و آمریکا، در کندتر شدن روند رسیدن به توافق هم موثر بوده‌است. طبعا تغییر دولت در جمهوری اسلامی و حضور مخالفان برجام در هیئت نمایندگی هم، بر پیچیدگی این مذاکرات افزوده‌، همین طور، تحولات بعد از حمله‌ی روسیه به اوکراین، ملاحظات ناشی از توازن جدید، در طولانی‌تر شدن مذاکرات و کندی توافقات دخیل بوده‌است.

۲- ابتکار جوزپ بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا بعد از یک دور مذاکره‌ی بدون نتیجه در دوحه، آخرین گام جدی بعد از ماه‌ها تعطیلی مذاکرات است که بعد از رایزنی‌ها با نمایندگان دو طرف اصلی، ارائه شده، هر چند این طرح منتشر نشده‌، اما شواهد حاکی از آن است که بخشی از تاکیدات جمهوری اسلامی در این طرح وارد شده‌است. خارج شدن نام سپاه پاسداران از لیست تروریستی دولت آمریکا، پذیرفته نشده‌است، یا در مورد تضمین آمریکا برای خارج نشدن مجدد از برجام، توافقی به دست نیامده، اما گفته می‌شود که تمهیداتی دیده شده تا شرکت‌هایی که در ایران سرمایه گذاری می‌کنند، متحمل خسارات سنگین نشوند.

۳- جمهوری اسلامی تاکنون طرح بورل را رد نکرده‌است. این طرح را حاوی نکات مثبت دانسته، اما دربرگیرنده‌ی تمامی ملاحظات خود ندانسته‌است. بازهم پیشنهاداتی را ارائه داده‌است. وزیر خارجه از «خطوط قرمز رعایت نشده» در طرح بورل صحبت کرده و انتظار دارد که «پس از دریافت نظرات آمریکا، در صورت حصول اطمینان از انتفاع اقتصادی ایران» مذاکره در وین وارد مرحله جدیدی بشود. یعنی این که همچنان بر ادامه‌ی مذاکرات پافشاری شده‌است. شرط جدیدی هم افزوده شده است که مسکوت گذاشتن پرونده‌ی آژانس در مورد سه موردی که در آن‌ها اورانیوم غنی شده یافته شده‌است، از آن جمله است.

۴- دفتر مذاکرات بسته نشده‌است. با توجه پاسخ‌های طرفین امید به موفقیت مذاکرات بیشتر شده است. واقعیت این است که هیچ کدام از طرفین نفعی در اعلام شکست مذاکرات ندارند. توافق اصلی همین ادامه‌ی کجدار و مریز گفت و گوها است. قطع مذاکرات برای هر دو طرف عواقبی خواهد داشت که در شرائط کنونی هیچ کدام خواهان آن نیستند. فضای مذاکرات به نوعی تعادل بین مواضع طرفین و توازن منفی در رفتارهای متقابل منجر شده، که نقش بازدارنده در تبدیل شدن اختلاف‌ها به تنش پیدا کرده‌است، از خارج شدن اوضاع از کنترل جمعی و تبدیل اختلاف به یک بحران و درگیری حاد پیشگیری می‌کند. جز دولت اسرائیل که مدام خواستار قطع مذاکرات است، هیچ کدام از طرفین رسما خواستار توقف مذاکرات نیست.

۵- جنگ اوکراین، تحریم‌های سنگین غرب علیه روسیه، به عاملی در کندی مذاکرات تبدیل شده‌است. این جنگ کمک شایانی بر غلبه‌ی نگاه به شرق در سیاست خارجی جمهوری اسلامی و دولت یک دست بازی می‌کند. تاکنون نیز، خامنه‌ای و نیروهای نزدیک به او، در تلاش ایجاد روابط ویژه‌ای با روسیه بودند. جنگ اوکراین هم روسیه را به جمهوری اسلامی نزدیک‌تر کرده است و هم جهت‌گیری جمهوری اسلامی در نگاه به شرق را تقویت کرده‌است. تا جائی که نماینده‌ی جمهوری اسلامی در مذاکرات دوحه، قبل از بازگشت به تهران برای گزارش گفت و گوها به روسیه، به مسکو سفر می‌کند. نگاهی که اکنون در روسیه هم به یک رویکرد تبدیل شده، به دنبال ایجاد امکاناتی برای دور زدن تحریم‌ها و متحدان جدید در برابر غرب است. امتناع برخی کشورهای مهم هم‌چون هند یا چین و برزیل در همراهی با تحریم‌ها علیه روسیه، تحریم‌های اقتصادی غرب را با چالش جدی مواجه ساخته، امکان شکست این نوع تدابیر را در دراز مدت ممکن ساخته‌است. این تحول تاثیرات خود را در مورد ایران هم خواهد داشت. امید به گشودن رابطه‌ای تنگاتنگ تر با «شرق» را بیشتر کرده، تاکید بر سیاست دشمنی با غرب در حاکمیت را تقویت خواهد کرد.

۶- در جهت‌گیری‌های کانون اصلی قدرت بین توافق با غرب و امضای طرح بازگشت به برجام، نزدیکی بیشتر با شرق و هم‌سرنوشتی با آن، دومی از وزن بیش‌تری برخوردار است. آن‌ها خود خیلی پیش‌تر از ترامپ به ادامه‌ی برجام ترمز زدند و آن را خیانتی به کشور دانستند. طی ماه‌های گذشته نیز بیشتر مشغول بازدارندگی مذاکرات هسته ای بودند تا پیشبرد آن. درگیری‌های روسیه و چین با غرب هم این روحیه را در حکومت ایران تقویت کرده‌است. در این سمتگیری‌ نیازهای جامعه، لغو تحریم‌ها و تلاش برای حل بحران‌های اقتصادی و اجتماعی نقش عمدە را ندارند. موضوع رقابت درونی با اصلاح طلبان یا غیره هم دیگر بعد از آخرین نمایش‌های انتخاباتی نقش کم رنگتری نسبت بە گذشتەبازی می‌کند. عامل موثر اکنون وخامت اوضاع اقتصادی و خالی‌تر شدن خزانه‌ی دولت و افزایش فشار اعتراضات گروەهای مختلف اجتماعی بە حکومت است که ممکن است بازگشت به توافق را به حکومت تحمیل کند.

۷- حتی اگر توافقی هم صورت گیرد، جز دستیابی جمهوری اسلامی به برخی منابع مالی بلوکه شده، در کوتاه مدت، گشایش معناداری در اوضاع پیدا نخواهد شد. شرائط داخلی کشور، ساختار فعلی قدرت از یک سو، اوضاع اشفته‌ی بین المللی، صف بندی‌ها در منطقه، امکان بازگشت کامل به برجام و استفادە از مزایای آن را منتفی می کند. حتی در کوتاه مدت هم با توجه به بلوکه شدن نظام بانکی و مسائل مربوط به لوایح مربوط به پول‌شوئی(FATF)، فقدان ظرفیت پذیرش سرمایه‌گذاری خارجی در اقتصاد کشور امید زیادی به حل مشکلات اقتصادی نیست. ورود دلارهای بلوکه شده، دریافت‌ها از صادرات نفت صرف امور روزمره‌ی حکومت، افزایش بودجه‌‌ی نیروهای نظامی، امنیتی و دستگاه‌های عریض و طویل مذهبی، کمک به نیروهای نیابتی در منطقه شده، به رشد نقدینگی و تورم ناشی از آن دامن خواهد زد. ایجاد کار و اشتغال در جامعه در اولویت برنامه ‌ی کار این حکومت نیست. اما در عین حال، صرف برداشته شدن بختک تحریم‌ها و تحرک اقتصادی حداقل در زندگی و گذران کارگران و دیگر مزد و حقوق بگیران نیز کلا بی‌تاثیر نخواهد بود.

۸- جمهوری اسلامی با سیاست‌های خود و تعللی که تاکنون برای بە نتیجه رساندن مذاکرات وین داشته‌است، ضرر و زیان زیادی را به کشور ما و مردم وارد کرده است. فرصت‌های برون‌رفت از بحران کنونی را از بین برده، با وقت کشی عملا گشایش در مناسبات خارجی و ایجاد رابطه اقتصادی با بسیاری از کشور ها را مختل ساخته‌است. اکنون هم با پاسخی که به طرح بورل داده‌است، در نظر دارد همین روال را ادامه دهد. انتظار هم نمی‌رود که حتی در صورت توافق با اروپا و آمریکا تغییری جدی در سیاست خود بدهد. بحران اتمی و کشمکش بر سر آن هم مثل بسیاری از بحران‌های جامعه‌ی ما ساخته و پرداخته‌ی این حکومت محسوب می‌شود و با وجود این حکومت پایانی بر این بحران متصور نیست. بازگشت به برجام هر چند ممکن است فرجه‌ای باز کند، اما ماهیت حکومت را تغییر نخواهد داد. کشمکش‌ها از جای دیگری سر باز خواهد کرد. امید به گشایش در زیر سیطره‌ی حکومتی که جز به حفظ موجودیت خود و با توسل به هر وسیله‌ای نمی‌اندیشد، راه به جائی نخواهد برد.

۹- برنامه‌ی اتمی جمهوری اسلامی جز ضرر و زیان حاصل دیگری نداشته و منافع ملی کشور و مناسبات با جهان را تحت تاٍثیر خود قرار داده، کشمکش بر سر آن علاوه بر زیان‌های مادی فراوان، فرصت‌های زیادی را برای رشد و توسعه‌ی کشور و رفاە مردم از بین برده‌است. ادامه‌ی این پروژه که فاقد هر گونه توجیه اقتصادی است، جز ضرر و زیان بیشتر برای کشور ندارد. جهت‌گیری برنامه‌ی اتمی کنونی باید بە نحوی کە خطر و زیانی برای کشور و مردم ما نداشتە باشد، در همکاری متقابل با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تغییر و از زیر سیطره‌ی نظامیان خارج شود.

۱۰- جمهوری اسلامی در وضعیتی قرار دارد که دیگر توافق بر سر بازگشت به برجام هم گره‌گشای کار آن نخواهد شد. این رژیم همه‌ی را ه ها را به روی جامعه بسته‌‌است و خود به سد راه هرگونه تحولی برای برون‌رفت از وضعیت بحرانی کشور تبدیل شده‌است. علاوه بر این، جامعه‌ی ما اکنون با ابربحران‌های متعددی در عرصه‌ی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مواجه است که عامل اصلی آن‌ها خود جمهوری اسلامی و سیاست‌های ویرانگر آن در طول بیش از چهار دهه‌ی گذشته‌است. جمهوری اسلامی فاقد توان حل مشکلات کشور است و در برابر موج وسیع اعتراضات مردم تنها با اتکا به نیروی سرکوب بر سر پا ایستاده‌است. حل مشکل بحران هسته ای هم از عهده این رژیم ساخته نیست. در طول بیش از یک سال گذشته همواره امکان توافق وجود داشته و مردم ایران خواهان این چنین توافق بوده‌اند، اما رژیم همواره تعلل کرده‌، همه‌ی کشور را به گروگان گرفته‌است. عامل اصلی، بحران‌های دامنگیر جامعه، تحریم‌ها و انزوای کشور قبل از همه، ادامه‌ی چهل سال استبداد و سرکوب مردم در کشور و سیاست‌های تنش‌زا و ایدئولوژیک این رژیم در منطقه است.