مهدی اصلانی: با ياد فدائی خلق، رفيق بهروز سليمانی

از بيوگرافی رفيق بهروز سليمانی : او در سنندج در چارچوب خط سازمان فدائی فعاليت می كرد و در شكل‌گيری ٥٦ كانون در محلات سنندج نقش برجسته‌ای ايفاكرد و عضو شورای هماهنگی محلات شد. در جريان شكل گيری شورای موقت انقلابی سنندج عضو اين شورا بود و پس از جنگ خونين سنندج بعنوان نماينده سازمان در هيئت نمايندگی خلق كرد شركت داشت. او مسئوليت تشكيلات سازمان فدائی در سنندج را به عهده داشت

مهدی اصلانی

زوروZorro

نیمه‌ی دوم سالِ ۱٣۶۲ بهروز سلیمانی، در آخرین قرار تشکیلاتی‌اش با من و زنده‌‌نام پرویز گرجی‌بیانی در شبکه‌ی توزیع وداع کرد. بهروز با شادمانی گفت: «بچه‌ها من دیگه از بابت خونه خیالم راحت شد.» معنای این حرف تنها زمانی برایم آشکاره‌گی یافت که در تاریخ ۱۹ آبان ۶۲ به‌هنگامی که قداره‌بندان و گزمه‌‌های حکومت به منزل‌اش یورش بردند او خود را مقابل چشمان هم‌سرش سرور و دو فرزندش پویان چندساله و مهرنوش چند ماهه از طبقه‌ی پنجم منزلی که خیالش از بابت آن «راحت» شده بود به پایین پرت کرد و به زنده‌گی‌اش پایانی آگاهانه بخشید.

پویان پسر بهروز بعدتر در مقابل این پرسش که بابا چه شد؟ گفته بود: وقتی دزد‌ها اومدن بابا رو بگیرن. بابا مثل زورو خودشو از پنجره پرت کرد پایین و رفت.
و دهه‌ی شصت، دورانِ تنهایی‌ی انسانِ در چنگالِ قدرت است. آزمایشگاهی انسانی. اوجِ تنهایی و دردمندی‌ی رنجِ نادیده‌ی آدمی.
و حکایتِ زورو، قصه‌ی کودکانی است که مادران و پدران‌شان از آن‌ها ربوده شد.
بهروز نماند تا ببیند با قتل ژینا، کرد‌دختر هم‌تبارش، جامعه به سمت راحت‌‌شده‌گی‌ی خیال از دست حکومت خوف نزدیک می‌شود
١٩ آبانماه ١٤٠١ – ١٠ نوامبر ٢٠٢٢

***

بيوگرافی کوتاهی از رفيق بهروز سليمانی

بهروز سليمانی

بهروز سليمانی در سال ١٣٢٦ در شهر بروجرد متولد شد.در سال ١٣٤٩ به دليل فعاليتهای سياسی دستگير و به سه سال زندان محكوم گرديد. در زندان رابطه‌اش با برخی از اعضای سازمان فدائی در تبريز برای پليس روشن شد. در اين رابطه مجدداً دادگاهی و محكوميتش به 7 سال افزايش يافت. بهروز تقريباً در تمامی زندانهای تهران يعنی قزل‌حصار، قصر، اوين و كميته مشترك زندانی بوده است. در سال ١٣٥٦ از زندان آزاد شد. سال بعد ازدواج  و دو فرزند به نام های پويان و مهرنوش از او به يادگار مانده است. او در سنندج در چارچوب خط سازمان فدائی فعاليت مي‌كرد و در شكل‌گيری ٥٦ كانون در محلات سنندج نقش برجسته‌ای ايفاكرد و عضو شورای هماهنگی محلات شد. در جريان شكل گيری شورای موقت انقلابی سنندج عضو اين شورا بود و پس از جنگ خونين سنندج بعنوان نماينده سازمان در هيئت نمايندگی خلق كرد شركت داشت. او مسئوليت تشكيلات سازمان فدائی در سنندج را به عهده داشت و در جريان انشعاب اكثريت و اقليت. در صفوف اكثريت ماند و يك‌سال بعد بهمراه بخشی از كادرهای سازمان در آذر ٦٠ از اكثريت انشعاب كردند.او عضو كميته مركزی، مسئول دبيرخانه، عضو كميسيون امنيت و عضو مشاور هيئت سياسی سازمان فدائيان خلق بود و در آخرين پلنوم كميته مركزی عضو علی البدل هيئت سياسی سپس عضو هيئت سياسی كميته مركزی شد. در١٩ آبانماه ١٣٦٢ در جريان دستگيری با پرتاب كردن خود از طبقه پنجم محل زندگيش در خيابان مصدق جان سپرد.