پيام های سازمانهای سياسی به کنگره هفتم

پیام حزب دمکرات کردستان ایران

برای دانلود پیام حزب دمکرات کردستان ایران کلیک کنید.

پيام شوراي موقت سوسياليستهاي چپ ايران

رفقاي گرامي!

شوراي موقت سوسياليستهاي چپ ايران درودهاي گرم و صميمانه خود را بمناسبت برگزاري کنگره هفتم شما ابراز مي دارد و برايتان نشستي پربار و موفقيت هر چه بيشتر در تصميم گيري ها و تدوين برنامه و سياست هاي آتي سازمان را آرزو دارد.

رفقاي عزيز!

کنگره شما در شرايطي حساس و پرمخاطره، در شرايط نابساماني اوضاع ايران، بحران داخلي و تهديدها و خطرهاي خارجي، در شرايط تنش و بحران عميق در خاورميانه، ادامه تجاوزات آمريکا در منطقه و تهاجم گسترده اسرائيل، حمايت همه جانبه آمريکا عليه فلسطين و لبنان برگزار مي شود. مردم عراق و منطقه از آتش جنگ آمريکا و پيامدهاي ويرانگر آن رهائي نيافته، فاجعه ديگري آفريده شد؛ کشتار مردم فلسطين و لبنان، ويراني مناطق مسکوني، راههاي ارتباطي، پل ها، تاسيسات ساختاري، منابع آب و برق و آوارگي و فرار يک ميليون نفر از مردم لبنان، هنوز آغاز اين فاجعه است و بايد در انتظار قربانيان بعدي و گسترش احتمالي اين فاجعه جنون آميز به کشورهاي ديگر بود.

اهميت توجه ما به رويدادهاي منطقه تنها در اين نيست که سرنوشت ايران بعنوان يک کشور بزرگ منطقه، با سرنوشت اين منطقه درآميخته است، بلکه حساسيت و اهميت موضوع در عين حال در آنست که کماکان در ميان بخشهائي از نيروهاي سياسي اين توهم وجود دارد که مي توان از آمريکا براي استقرار دمکراسي در ايران استفاده کرد. به همين جهت همه ما، همراه با تمامي نيروهاي صلح دوست، آزاديخواه و مترقي ايراني وظيفه داريم، افزون بر اعتراض و خشم و نفرت نسبت به اين تجاوزات و جنگ افروزي در منطقه و مبارزه با آن، دشمني آمريکا را با استقرار دمکراسي در کشورهايمان نيز، به استناد اين واقعيت ها و تجارب نشان دهيم.

سياست و عملکرد امپرياليسم آمريکا در عرصه جهاني در تمامي نيم قرن گذشته و اخيرترين موارد آن از جنگ عراق تا حمايت همه جانبه، از تهاجم اسرائيل به فلسطين و لبنان، بيان آشکار نقض خشن حقوق بشر، تجاوز افسار گسيخته به حق حيات و حقوق انساني و دشمني با صلح و آزادي و دمکراسي است.

رفقا! کنگره شما در شرايطي برگزار مي شود که مافياي نظامي- امنيتي حاکم بر جمهوري اسلامي برغم يکدست کردن سه قوه، همچنان در محاصره مشکلات حل نشدني و تنگناهاي غيرقابل خروج است، نه سرکوب ها و دستگيري در ايران، نه عوامفريبي ها در زمينه بهبود شرايط زندگي و معيشت مردم و نه بحران سازي پروژه هسته اي و تحريک در عرصه جهاني، هيچ يک نتوانسته است گره هاي کلاف سردرگم نظام را بگشايد و از برآمد بحران هاي پيش روي جلوگيري کند. جمهوري اسلامي همچنان در برابر اکثريت بزرگ مردم و مطالبات معيشتي و آزاديخواهانه آنها قرار دارد و مانع تحقق آنهاست.

سازمان شما سالهاست در کنار ديگر نيروهاي سوسياليست و آزاديخواه، با مبارزه بي وقفه عليه جمهوري اسلامي، در راه براندازي اين نظام و استقرار يک جمهوري دمکراتيک و لائيک تلاش کرده است. برغم اين تلاش و تمامي مساعي مشابه، ما کماکان با واقعيت پراکندگي سازماني، با اختلاف نظرهاي بزرگ و کوچک نظري و سياسي و فقدان برنامه و سياستي که بتواند گروههاي پراکنده موجود را به جرياني بزرگ و موثر در تحولات ايران تبديل کند، روبرو هستيم. بهمين جهت امروز نيز در ادامه تلاش هاي تاکنوني، بسط مبارزه عليه جمهوري، گشودن چشم انداز نظام جايگزين و متحد شدن نيروهاي هرچه بيشتري از مبارزان چپ و دمکرات به گرد آن، همچنان ضرورت مبرمي است که در برابر ما قرار دارد. در اين زمينه بويژه نيروهاي چپ و سوسياليست مي توانند و وظيفه دارند نقشي موثر ايفا کنند و پيشگام و ضامن تحقق اين امر بزرگ باشند. ايفاي چنين نقشي اما مستلزم آنست که خود بر پراکندگي موجود در صفوف خويش غلبه کنند. با توجه به اين نياز انکار ناپذير، مبرم و سرنوشت ساز، بايد با تمام نيرو و امکانات، از يکسو در راه ايجاد يک جنبش مستقل، نيرومند و سازمان يافته چپ گام برداريم و ابزار سازماني متناسب با انجام اين وظيفه را بوجود آوريم و از سوي ديگر بکوشيم با نيروهائي که به دمکراسي باور دارند و در پي براندازي اين نظام، به اتکا مردم و بدست مردم اند، اتحادهاي لازم و ممکن را سازمان دهيم. طبعا نبايد ناديده گرفت که:

۱- هر گونه اتحاد بايد بر اساس بازبيني تلاشهاي گذشته در اين عرصه و بررسي دلائل ناکامي اين تلاش ها صورت گيرد،

۲- اين اتحادها نه بمعناي نمايندگي مردم و نه بطور اولي بمعناي جايگزيني مردم و مبارزه آنهاست. پايان دادن به حيات رژيم حاکم مستلزم رشد مبارزه طبقاتي و مبارزات معيشتي و مطالباتي طبقات و اقشار مختلف اجتماعي، کارگران، زنان، دانشجويان، … گسترش جنبش هاي مقاومت سازمان يافته و سرانجام گسترش مبارزه همگاني مردم است و اين فقدان همان چيزي است که عمر جمهوري اسلامي را طولاني کرده است،

۳- اين اتحادها در عين حال نمي تواند جايگزين مردم و مبارزه آنها شود، بايد به اشکال مختلف و با يافتن تدابير و وسائل لازم در راه ياري رساندن به اين مبارزه و ياري رساندن به برانگيختن اين مبارزه کوشيد،

۴- اتحاد پايدار بايد بر روي ويژگي هاي اصلي نظام آينده، بر روي ويژگي هاي جمهوري بديلي که به ضرورت هاي دمکراسي و تامين حقوق شهروندان، مليت ها و اقوام ايران پاسخ دهد و در چارچوب يک برنامه سياسي و عملي، شکل گيرد. تنها چنين اتحادي مي تواند بتدريج به اهرمي موثر در براندازي جمهوري اسلامي تبديل شود.

رفقاي عزيز!

اميدواريم اين گنگره بتواند با تحليل واقع بينانه از وضعيت ايران، منطقه و خارج از کشور و با اتخاذ تصميمات و رهنمودهاي سياسي و سازماني ضروري، گام هائي موثر در راستاي پاسخ به اين نيازها بردارد.

پیام کوموله – سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان ایران

برای دانلود پیام کوموله اینجا کلیک کنید.

پیام سازمان فدائيان خلق ايران( اکثريت)

به کنگره هفتم سازمان اتحاد فدائيان خلق ايران

 رفقاي گرامي! برگزاري هفتمين کنگره سازمان اتحاد فدائيان خلق ايران را به شما ، دوستداران سازمان تان و همه مبارزان راه آزادي و عدالت اجتماعي در ايران شادباش مي گوئيم. ما براي کنگره هفتم شما که تامين اتحاد فراگير نيروهاي جمهوريخواه دمکرات و سکولار و اتحاد چپ را با تکيه بر ارزيابي اوضاع سياسي کشور ، سطح رشد جنبش و تبيين چشم اندازها ، هدف قرار داده است کاميابي آرزومنديم. ما اميدواريم اين کنگره در راستاي تقويت هر چه بيشتر جنبش دمکراسي و عدالتخواهي ، ارتقاي نقش چپ دمکرات در اين جنبش تصميمات راهگشاتري اتخاذ کند و با کلان نگري و برداشتن گام هاي بزرگ جنبش دمکراسي را بيش از پيش ياري رساند. رفقا!شمادر سند سياسي پيشنهادي تان به کنگره، به درستي تاکيد کرده ايد که به موازات وخامت اوضاع و تشديد بحران در عرصه هاي سياسي ، اجتماعي و اقتصادي کشور و تداوم سرکوب رژيم ،  امر برآمد جنبش هاي  اجتماعي و حرکات اعتراضي اقشار و گروهاي صنفي و اجتماعي و جنبش هاي ملي – منطقه اي وارد فرآيند نويني شده اند. تشديد سرکوب مخالفان و دگرانديشان  ، رعب آفريني و گسترش فضاي پليسي در جامعه ، نتوانسته سد راه خيزش کارگران ، زنان ، جنبش هاي ملي ، دانشجويان و پيوند هنرمندان ، نويسندگان و روشنفکران  با اين اقشار باشد و روند رو به ارتقاي آن را متوقف سازد.حکومت اگرچه با اعمال قهر و کاربرد نيروي نظامي مانع پيوستگي اين حرکات اعتراضي و پيوند سراسري آنها با هم مي باشد اما اقشار مختلف مردم با کاربست اشکال متنوع مقاومت و نافرماني و ايستادگي در برابر زورگويي هاي رژيم  در جهت تبديل مقاومت در برابر استبداد ، دمکراسي خواهي و رعايت حقوق بشر به گفتمان غالب جامعه گام بر مي دارند. اين نيروها صرف نظر از آن که از چه گروه و قشري باشند همه در پايان دادن به استبداد و استقرار يک نظام دمکراتيک در کشور داراي اتفاق نظر هستند وبديهي است که انتظار دارند اپوزيسيون ، اعم از نيروهاي سياسي داخل کشور و آن دسته احزاب وسازمان هايي که رهبري آنها به ناگزير در خارج از کشور مستقرند ، به مسئوليت خود عمل کند و با تمام توان در راه سمت دهي و سامانيابي اين مبارزه بکوشد. رفقاي گرامي!در سال هاي اخير ما و شما مشترکا در شکل اتحاد عمل و اتحاد سياسي براي تحقق اين هدف تلاش کرده و در همين راستا تدوين پلاتفرم مشترک با ديگر احزاب و سازمان ها را تدارک ديده ايم ودر جريان ترسيم سيماي يک جمهوري دمکراتيک و سکولار که آلترناتيو جمهوري اسلامي باشد ، در يافته ايم که بسيار فراتر از کليات  با هم اشتراک نظر داريم. شما و ما با صراحت اعلام کرده ايم که براي تحقق عدالت  اجتماعي و استقرار يک جمهوري دمکراتيک و سکولار مبارزه مي کنيم  که در آن آزادي انديشه ، بيان  و آزادي هاي مدني و اجتماعي مندرج  در منشور حقوق بشر و قطعنامه هاي پيوست آن تضمين گردد ، هر گونه امتياز موروثي و ديني مغاير دمکراسي اعلام شود و يگانه منشاء مشروعيت حکومت راي مردم باشد ، تبعيض در هر شکل آن پايان يابد، دين از دولت جدا شود و برابر حقوقي افراد صرف نظر از جنس ، تبار ، عقيده ، مذهب، تعلق زباني ، ملي و قومي فراهم آيد.با همه اينها واقعيت اين است  که جمهوريخواهان دمکرات و سکولار از بيان اين اشتراکات فراتر نرفته و هنوز به طور جدي وارد عرصه سازمانگري نشده اند..سازمانگري مستلزم تدوين  رئوس سياست ، برنامه عمل و بيان شفاف راه گذار از استبداد به دمکراسي است.جنبش دمکراتيک ما از اين کمبود همچنان رنج مي برد که در جمعي سياست محور اتحاد مي شود و در جمعي ديگر راه گذار بر جستگي پيدا مي کند و به پيوستگي منطقي اين دو و ضرورت توافق بر سر راه گذار که اتفاقا در مقاطعي مي تواند نقش محوري در بسيج نيروها بيابد ، کم توجهي مي شود.بيان اين سخن به معني ناديده گرفتن تحول مثبت در عملکرد اپوزيسيون نيست . در دوره اخير عملکرد اپوزيسيون دموکرات سازنده و رو به رشد بوده است . امروز شرايط به گونه اي است که اعلام اراده دمکراسي خواهي و پرهيز دادن از فزونخواهي، به امري عمومي در جنبش تبديل شده و آن نهاد هاي سياسي که به گمان برخي فعالان آنها، تاسيس اين نهاد ها پايان دوران احزاب و سازمان ها تلقي مي شد در عمل و پراتيک روزمره  سرانجام  دريافته ا ند که تغيير بزرگ و تحول بنيادين به نيروي بزرگ با پايه اجتماعي نياز دارد وچنين نيرويي نه در برنامه اين وآن نهاد سياسي مي گنجد و نه اين و آن نهاد به تنهايي قادر است چنان نيرويي را بسيج کند که بتواند بدون ائتلاف و اتحاد  با احزاب و سازمان ها در فرآيند تحولات سياسي ايران نقش موثري بازي کند. بر همين اساس هم است که اين نهاد ها و جريانها هر چه بيشتربه اراده خود در جهت اتحاد و اتفاق نيروهاي اپوزيسيون سمت داده اند. چنين تحولي در صفوف اپوزيسيون ارزنده ، اميد آفرين و در راستاي سياست ائتلاف وسيع است. ائتلافي که ما و شما پيگيرانه در جهت تحقق آن تلاش مي کنيم و به درستي در قطعنامه کميسيون تدارک سند اتحاد و ائتلاف شما بر تداوم آن و مشارکت فعال براي ايجاد يک آلترناتيو فراگير و دمکراتيک جمهوريخواه در برابر وضع بحراني کشور تاکيد شده است. موفقيت ما در شکل گيري چنين ائتلافي يک پيروزي بزرگ براي نيروي دموکراسي ايران است. ما با حضور در اين چالش تاريخي و روند دمکراتيزه کردن کشور، هم مي توانيم پيوند مان را با نيروهاي دمکرات تقويت کنيم و هم از اين طريق مواضع چپ را در جامعه مستحکم تر سازيم.رفقاي عزيز !دست همه شما را به گرمي مي فشاريم و صميمانه براي کنگره هفتم سازمان اتحاد فدائيان خلق ايران آرزوي موفقيت داريم. هيات سياسي – اجرائي سازمان فدائيان خلق ايران( اکثريت) يکشنبه اول مرداد ماه85 3 1